دانلود رمان شبی در پروجا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: سارا انضباطی
تعداد صفحات: 950
خلاصه رمان: حنا زنی جوان و شکست خورده که سالها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده…اما یک شب وقتی میفهمه قراره بازیچهتر از چیزی که هست بشه تصمیم به فرار میگیره و حین فرار و در عین ناامیدی در دل یکی از شبهای تاریک و زیبای شهر پروجا با سید الیاس طباطبایی روبهرو میشه! مردی از جنس نجابت و مردانگی…
مردی که از اون شب به بعد مثل یک معجزه زندگی حنا رو زیر و رو میکنه و به قلب شکستهاش عشق رو یاد میده!
این داستان روایتِ عشقیست هیجانانگیز و پرفراز و نشیب … عشقی که در دل تفاوتهای زیاد فرهنگی و عقیدتی رخ خواهد داد.
قسمتی از متن رمان شبی در پروجا
نگاه این دختر معصوم بود و انگار که خدا من رو فرستاده بود تا کمکش کنم. و من چقدر این روزها به حرفهای حاجبابا مبنی بر کمک خدا با دستهای ما آدمها ایمان آورده بودم. داریو که انگار متوجه حال حنا شده بود نگاه ازش گرفت و با صدایی آروم مشغول توضیح شرایط رفتنش شد. حنا هم که انگار با شنیدن حرف های داریو امید درونش زنده شده بود به مرور از گرفتگیش کم شد و وارد بحث شد.
بعد از مدتی که داریو از شرایط خروج غیرقانونی توضیح داد قرار شد که بعد از هماهنگی های لازم در دو سه روز آینده بهمون خبر بده. از در دفتر خارج شدیم و همقدم با هم به راه افتادیم و بعد از چندی صدای دخترک که عجیب بیحرف شده بود متوقفم کرد: پولش چقدر میشه؟ گیج نگاهش کردم که ادامه داد: من پول ندارم… میدونم قراره باز مثل لطف های این چند روزهات این لطف رو هم در حقم بکنی اما میخوام ببینم چقدر میشه تا بتونم در آینده وقتی رفتم پیش خانواده ام پس بدم.
لبخند کمرنگی زدم؛ عزت نفسش در عین ناچاری ستودنی بود. من خودمم باید برگردم ایران اونجا باهم حساب میکنیم نگران نباشید. قدردان نگاهم کرد… نگاهش پر ازحرف بود و من بیسواد ترین آدم برای خوندن حرف های درونش. نگاه گرفتم و سعی کردم دست بردارم از تحلیل نگاه زنی که نامحرمم بود و من برای اولین بار تابوشکن شده بودم و دنبال حرفِ نگاهش میگشتم. سوار ماشین شدیم و با هم در سکوت به خونه برگشتیم.