یک دختر و یک پسر، در کارهای خود خرابکاری زیاد دارند و برای مستقل شدن نیاز به کمک گرفتن از یک بزرگتر دارند. کمک از پدربزرگشان و این دست یاری همراه با قول و قرار است. شرایطی که با قبولش مستقل می شوند و با رد کردنش زمین خورده… یک رستوران راه نجاته، یک رستوران مخروبه و دور افتاده در جاده و شرایط کمک سرپا کردن این رستوران هست.