دانلود رمان آتش عشق من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: گیسوی پاییز
تعداد صفحات: 154
خلاصه رمان:داستان آتش عشق من درباره ی دختریه که تو زندگیش ضربه می خوره ولی سعی می کنه راهش رو ادامه بده و بشه همون آدم سابق با تجربه های جدید و خدا هم یه آدم خوب رو سر راهش قرار میده داستان از زبون تمنا و مهبد گفته میشه.
قسمتی از متن رمان آتش عشق من
چنان نگاهي به سرتاپام انداخت که حالت چندش آوري بهم دست داد. يه لحظه حس کردم حتماً پست هستم و اون داره از ديدن من لذت مي بره. مي خواستم بهش يه خفه شو بگم که با صداي مهرشاد سکوت کردم. مهرشاد خجالت نمي کشي پيام؟ اين چه طرز حرف زدنه؟بعد در حالي که سعي مي کرد به خاطر شدت عصبانيت صداش بالا نره از الي دندوناش غريد…. مهرشاد – بهتره گورتو گم کني. اما پيام به جاي اينکه بترسه يا لحنش تغيير کنه تو چشاش زل زد و با همون پوزخند جوابشو داد…
پيام – ا ا حواسم نبود تو خواطرخواه ايني!!!!! آخ آخ ببين عشقت چقدر عصبانيه؟؟؟!!!!!! يه نيم نگاهي به من انداخت.. بعد به مهرشاد نگاه کرد… پيام – تو هنوز عرضه نداري به مامانت بگي تمنا رو مي خواي؟؟؟؟ اين که خيلي بده!! اگه مامانت بفهمه؟؟؟؟؟؟؟ ولي نه براي اينکه نه عمه ناراحت بشه و نه ميونه ي تو و مامانت شکراب بشه من از خودگذشتگي مي کنم و ….. بعد انگار که يه چيزي يادش افتاده باشه چشماشو تنگ کرد..
پيام – يادته رفتي به بابام پشت سرم چيا گفتي و باعث شدي بابام ماشينمو ازم بگيره؟ مهرشاد – من به نفع خودت کارکردم. داري تو منجلابي که خودت درست کردي غرق مي شي!!! پيام – نه ديگه پسر عمه . حالا بشين و مرگ آرزوهاتو ببين. تمنا مال منه. بعد چشمکي به من زد و ازمون دور شد. نگام افتاد به صورت سرخ از خشم مهر شاد. انگشتاشو مشت کرده بود و دندوناشو رو هم فشار مي داد. اونم خيلي سريع با يه ببخشيد رفت.