باغ استور
دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ اپلیکیشن رمان

دانلود رمان آراس به قلم سحر شعبانی با لینک مستقیم

دانلود رمان آراس نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه_انتقامی
نویسنده رمان: سحر_شعبانی
تعداد صفحات: 426

رمان آراس

خلاصه رمان: آراس تنها فرزند خانواده بزرگ شفیعی ….. بایک داغ روی سینه …. داغی که هنوز می سوزاند …دلی که هنوز شعله ور است به گرمای انتقام …..با یک ننگ روی پیشانی …. ننگی که یتیم کرد پسری را که تنها وارث خاندان شفیعی بود….پدری که حجله پسر زنده اش رازد و سیاه پوشید و ابرو خرید….. تنها پسرش را با دستان خودخاک وننگ بی ابرویی را از پیشانی خاندانش پاک کرد
یه دل که عاشق شد ….. شعله کشید و گرم شد…. به بازی گرفته شد به جرم بی گناهی ….. تباه شد ….نابود شد …. دید انچه نباید…. چشم بست وباز شعله ور شد به اتش انتقام …..سوزاند … ویران کرد ….. نابود کردو ارام نگرفت
آراس پسر موفق این روزها بایک گذشته مبهم با رازی در سینه همراه رفیق تازه از سفر برگشته اش راهی سفری می شود که زیرو رو خواهد کرد دنیای سیاهش را…و دختری که بی خبر از بازیگران این بازی معلق بین مرگ و زندگی رقم می خورد برایش سرنوشتی نو سرنوشتی که…

قسمتی از متن رمان آراس

صبح زود با خستگی از خواب بیدار شدم اصلا نفهمیدم کی چشمام گرم شد و خوابم برد اصلا خوابیدم یانه تنم کوفته شده بود انگار از یه دعوای حسابی و نفسگیر برگشته بودم ، دوش مختصری گر فتمو از خونه زدم بیرون و یه راست رفتم خونه عمو رضا ، اومدم دربزنم که دیدم دربازه ، اروم رفتم توهمه خواب بودن ، نگاهی به اطراف کردمو و آروم و بی صدا رفتم بالا که دیدم در اتاق خواب عمواینا بازه و عموتنها خوابیده

لبخند شیطنت امیزی رو لبم نشست که اروم اروم تخت رو دور زدمو پتورو زدم کناروکنارش خوابیدم همون طور که چشماش بسته بود گفت : برگشتی پری به سختی خندمو قورت دادمو کمی خودمو به سمتش کشیدموصدامونازک کردمو گفتم : اره قربونت برم برگشتم کجارو دارم که برم آقا لبخندی زدو گفت : چراصدات اینجوری شده ؟ آروم با نوک انگشتام موهای کم پشتش رو نوازش کردمو گفتم : آخه بچه ها خوابن می خوام بیدارنشن نفس عمیقی کشید واومد نزدیکتر

که گفتم : دیگه قرارنشد شیطنت کتیا ناغافل به آغوشم گرفتو گفت : تو هنوزم برام همون پری ناز و خوشگلی تکونی به خودم دادمو گفتم : اوا یه وقت صدامون می ره بیرون آقا این حرفا چیه ازما دیگه سن وسالی گذشته عمورضا کمی اغوشش رو تنگ تر کرد و گفت : تازه اول جوونیمونه خانوم بوسیدمش که خندید و گفت : مهربون شدی قبلنا تا صدبار زنمی کردی رونشون نمی دادی نفسمو حبس کردم تا صدای خندم بلند نشه با صدایی که ته مایه هایی از خنده داشت گفتم : اخه الان که چشاتو بستی یه دفعه خیلی معصوم شدی

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
آراس تنها فرزند خانواده بزرگ شفیعی ….. بایک داغ روی سینه …. داغی که هنوز می سوزاند …دلی که هنوز شعله ور است به گرمای انتقام …..با یک ننگ روی پیشانی …. ننگی که یتیم کرد پسری را که تنها وارث خاندان شفیعی بود….پدری که حجله پسر زنده اش رازد و سیاه پوشید و ابرو خرید….. تنها پسرش را با دستان خودخاک وننگ بی ابرویی را از پیشانی خاندانش پاک کرد یه دل که عاشق شد….. شعله کشید و گرم شد…. به بازی گرفته شد به جرم بی گناهی ….. تباه شد ….نابود شد …. دید انچه نباید…. چشم بست وباز شعله ور شد به اتش انتقام …..سوزاند … ویران کرد ….. نابود کردو ارام نگرفت آراس پسر موفق این روزها بایک گذشته مبهم با رازی در سینه همراه رفیق تازه از سفر برگشته اش راهی سفری می شود که زیرو رو خواهد کرد دنیای سیاهش را…و دختری که بی خبر از بازیگران این بازی معلق بین مرگ و زندگی رقم می خورد برایش سرنوشتی نو سرنوشتی که...

 
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان آراس
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: سحر شعبانی
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: 426
لینک های دانلود
  • 668 روز پيش
  • admin
  • 359 بازدید
لینک کوتاه مطلب:
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.