دانلود رمان ارث بابا بزرگ نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجباری
نویسنده رمان: دل آرا دشت بهشت
تعداد صفحات: 258
خلاصه رمان: داستان در نورد دختریه که ارث پدر بزرگش بهش میرسه اگر به شرط هایی ک براش گذاشته شده عمل کنه و…
قسمتی از متن رمان ارث بابا بزرگ
حالا هر کوفتی … پاشو برو بیرون، دختره ی بی ادب ولج باز، فقط میخوای به من بگی بی سوادم آره؟ اون موقع که من درس می خوندم مادرت هم بدنیا نیومده بود، چه برسه به تو … من همینطور ساکت سرم رو انداخته بودم پایین و آقا جون درست به روی ساعت یک ربع کامل هیکل من رو شست … بعد که آروم شد گفت: باید یه کاری برام انجام بدی … کلافه گفتم: من نمیرم دنبال بچه های عمو حمید چند ثانیه بی هیچ حسی نگاهم کرد تا خودم متوجه بشم که منظورش این نبوده و من نباید وسط حرفش می پریدم، سرمو انداختم پایین و گفتم: ببخشید آقا جون حرفتون رو بزنید.
به روم نیاورد و ادامه داد: میخوام همه ی ارثم رو در زمان زنده بودنم به نامت بزنم … سعی کردم لبخندم که از سر ذوق بود رو مخفی کنم ولی چندان موفق نبودم، ادامه داد: البته شرط داره … لبخندم خشک شد و گفتم: نه آقا جون، ما عطای ارث شما رو به لقاش بخشیدیم، من نمیخوام، ممنون نوک عصاش رو به بازوم فرو کرد و گفت: تو خیلی غلط میکنی نخوای، مگه دست خودته