باغ استور
دانلود رمان و داستان کوتاه ☀️ اپلیکیشن رمان

دانلود رمان استاد به قلم ingenio با لینک مستقیم

دانلود رمان استاد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی 
نویسنده رمان: ingenio
تعداد صفحات: 168

رمان استاد

خلاصه رمان: چند تا دوست با عقاید متفاوت ، با دیدگاه های متفاوت نسبت به زندگی ، با علایق متفاوت ، زندگی می کنن ، عاشق میشن ، شکست می خورن تا ثابت کنن زندگی همه جوری

قسمتی از متن رمان استاد 

سحر : این کجاش خوبه ؟ شقایق : به نظرت اینکه پسره کسی نیست کھ بخواد سر کارش بذاره خوب نیست ؟ اینکه پسره قرار نیست واسش فرقی بکنه که کسی دوسش داره یا نه مھم نیست ؟ سحر : چرا مھمه ، اما امیدوارم این بی تفاوتی مریم رو بدتر نکنه مریم : چقدر حرف می زنین ؟ سحر : چی شد از این خلسه اومدی بیرون مریم : خلسه ؟؟؟!!!!! حالت خوبه؟شقایق : ولش کن بابا یه چیزی گفت مریم حس و حال خوبی برای رفتن به کلاس زبان داشت ، دیگر با نیما مشکلی نداشت

و شھاب ھم بود … با خود فکر می کرد که این حس او نسبت به شھاب چه می تواند باشد ؟ جوابی برایش پیدا نکرد ، به نظر خودش او فقط از شھاب خوشش می آمد ، زیرا با پسرھای دیگری که دیده بود خیلی فرق داشت و این فرق برای مریم علامت سوالی بزرگ بود ، مریم بیشتر در مورد شھاب کنجکاو بود تا از او خوشش بیاید با این وجود دوست نداشت کھ ھیچ کدام از دوستانش بھ خصوص شقایق از این حس او خبردار شوند .

با بی خیالی وارد کلاس شد و سر جایش نشست . از جو کلاس اصلا خوشش نمی آمد، بھ نظرش اصلا صمیمانھ نبود . شھاب : سلام مریم خانم مریم : سلام حالتون خوبھ شھاب : ممنون ، اینو شقایق داد بدم بھتون مریم تعجب کرد اما پاکت را از دست شھاب گرفت و تشکر کرد ، سریع و با کنجکاوی پاکت را باز کرد . تو رو خدا حالت صورتت عوض نشھ ، می خواستم شھاب رو بذارم سر کار ، می گفت امروز دیگھ چیزی نداری بدی به کبوتر نامه بر ببره ، منم گفتم یه خورده بذارمش سر کار بخندیم ، حالا ھم یه جوابی چیزی بنویس بده به شھاب.

مریم خنده ای کرد و چیزی نوشت و نامه را در پاکت گذاشت می خواست نامه را بھ شھاب بدھد که نیما وارد کلاس شد . مریم با خود گفت : پس یادم باشھ بعد از کلاس بھش بدم مریم مثل ھمیشه انتظار مھتاب را می کشید که شھاب بیرون آمد و با گام ھایی بلند بھ
سمت ایستگاه مترو رفت ، مریم با تعجب او را نگاه می کرد که یادش آمد قرار بود پاکت را به او بدھد . مریم در حالی که می دوید تا به او برسد گفت : آقا شھاب یه لحظه صبر کنین

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
چند تا دوست با عقاید متفاوت ، با دیدگاه های متفاوت نسبت به زندگی ، با علایق متفاوت ، زندگی می کنن ، عاشق میشن ، شکست می خورن تا ثابت کنن زندگی همه جوری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان استاد
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: Ingenio
  • ویراستار: باغ استور
  • تعداد صفحات: 167
لینک های دانلود
  • 802 روز پيش
  • admin
  • 386 بازدید
لینک کوتاه مطلب:
ورود کاربران

تبلیغات متنی
درباره سایت
باغ استور: سایت اول رمان استور در گوگل از باغ است، دانلود رمان از اپلیکیشن و آپ باغ استور با کد تخفیف ویژه از بزرگترین باغ رمان ایران، دانلود رمان جدید از سایت فروش رمان باغ استور، کتاب رمان های عاشقانه برای آیفون و اندروید، Pdf/Apk
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " باغ استور " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.