دانلود رمان الهه غم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اربابی
نویسنده رمان: آزیتا خیری
تعداد صفحات: 71
خلاصه رمان: پسری خشن که به کسی رحم نمی کنه به نام آرسام و دختری مظلوم به نام آنیما که برای کار به عمارت آرسام می ره آرسام عاشقش می شه ولی آنیما هیچ علاقه ای بهش نداره و آقا پسر داستانمون برای به دست آوردنش چه کار های که نمی کنه حتی اگه این کاراها به آنیما آسیب برسونه و دو پسر دیگه برای انتقام سر نوشت دختر داستانمون رو تغییر میدن…
قسمتی از متن رمان الهه غم
گفتم : آرسام. برگشت طرفم منتظر نگام کثافت به جانم از دهنش بیرون نمیاد…نیما فردا می خوام برم پیش بابام . به چشم غره بهم رفت و گفت : چرا حالیت نیست اون مهندس بی همه چیز الان دنبال انتقامه در ضمن فردا راجب خانوادتم برام توضیح میدی تخت دراز کشیدم هـوف از دسـت ایـن آرسام خـب | سرمو تکون دادم که از اتاق بیرون رفت darvaro اون تلفن لامصبو بده به سارا زنگ بزنم . تا الان
فکر کنم خیلی نگرانم شد ساعت و نگاه کردم بود چشمامو بستم بعد چند دقیقه به خواب رفتم ، صبح با نور خورشید بیدار شدم…دستام و از دوطرف کشیدم اوخیش چندماه بود انقدر راحت نخوابیده بودم ، از جام بلند شدم به طرف سرویس بهداشتی رفتم وقتی اومدم بیرون لباس مناسب پوشیدم روبه رو آیینه یکم به خودم رسیدم . ناسلامتی آقامون پایینه نباید مثل میت برم که از پله ها پایین رفتم به طرف سالن غذا خوری حرکت کردم .
آرسام در حال خوردن صبحانه بود در همون حال روزنامه می خوند پسره عنتر منتظـر مـن نموند اصلا بعضی وقتا به اینکه دوستم داره شک می کنم والا رفتم یکی از صندلی ها که نزدیک بهش بود نشستم سرشو بلند کرد با دیدنم سرشو تکون داد منو می بینی با حرص اہمیوه مو برداشتم سر کشیدم که به سرفه افتادم آرسام بلند شد چند بار به پشتم زد . آرسام آروم تر بخور سرمو تکون