دانلود رمان بازی زندگی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی، انتقامی
نویسنده رمان: فرین فخرآبادی
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: امیر حکیمی تاجر معروف فرش دستبافت ایرانی و صاحب شرکت حکیم بافت تبریز، مردی که سالها مخفیانه عاشق طراح جوان شرکتش بوده. درست چند روز بعد از نامزدی با مارالی که سالهای عاشقش بوده متوجه رازی از گذشته میشه…رازی که همه چیز رو از بین میبره مادر مارال عشق اول پدرش بوده و مسبب خودکشی مادرش…
قسمتی از متن رمان بازی زندگی
امیر آرنج روی زانوش گذاشت و سرش رو به دستش تکیه داد. چی میگفت؟…چی داشت که بگه اصلا؟
میگفت پدرش میخواد با مادر کسی ازدواج کنه امیر عاشقشه یا بدتر از اون میگفت عاشق دختری شده که مادرش کابوس مادر خودش بوده حتی توی بیداری…
چی میتونست بگه؟ هیچی… سکوت کرد و نارین از سکوتش پی به حال خرابش برد. آبتین آتیش تند شده بود نارین نگران سوختن دو برادر زاده اش بود.
بابات بهم همه چی رو گفته.نگاه متعجب امیر رو دید و لبخن محوی بهش زد. مثل بچگی هاش تخس شده و همین لبخند نارین رو عمیق کرد. عمه شما هم ما رو گرفتیا الله وکیلی. وقتی میدونی چرا میپرسی خب
نظر تو چیه؟ نتونست خشمش رو کنترل کنه راجع به چی؟ راجع به عشق جدید و بزرگ حاج حکیمی بزرگ؟ نمیدونم والا، البته که کسی هم از ما نظر نخواست، آقام فقط خبرش رو به ما داد و تمام.