دانلود رمان برادر ناتنی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: negar
تعداد صفحات: 210
خلاصه رمان: رادين و رايكا برادر هاي ناتني هستند . رايكا در فرودگاه جذب دختر زيبايي به نام آرنيكا مي شه . اما اون قدر فرصت نداره كه فراموشش كنه چون دوباره پاي آرنيكا تو زندگيش باز مي شه ، از طرفي رادين كه حس تنهايي و شكست مي كرد خيلي اتفاقي با دختري به نام لينا آشنا مي شه و كم كم وارد يك رابطه ي عاطفي مي شه . پایان خوش
قسمتی از متن رمان برادر ناتنی
مريم برات خيلي زحمت کشيده ، بزرگت کرده ، يعني به نظرت اون قدر لياقت نداره که مامان صداش کني ؟
بازم حرف هاي تكراري ؟ تو هيچ وقت اون رو درك نكردي … کي ؟ مادرت رو ؟ اون مادر تو هم هست رادين …اين رو بفهم …اون تو رو بيشتر از من دوست داره.
رادين پوزخند صداداري زد که رايكا گفت : من که جاي تو بودم شرمنده مي شدم …مي فهمي وقتي بهش بي
محلي مي کني چه حالي ميشه ؟
عصبي سمت رايكا برگشت و گفت :مي فهمي اون مادر من نيست …مي فهمي ؟ رايكا پلك هايش را باز و بسته کرد و گفت : اون مامان هر دومونه …. رادين با فرياد گفت : مادر من خيلي سال پيش مرده …وقتي به دنيا اومدم . رايكا که عصبانيتش را ديد تصميم گرفت کوتاه بياد . اما رادين که سمت در مي رفت گفت : اين قدر هم سعي نكن لقب مادرم رو به يكي ديگه بچسبوني .
و از اتاق خارج شد . رايكا هم سمتش آمد و گفت : باشه هرچي تو بگي …ساعت نه برگرد . رادين بي اهميت پله ها را دوتا ، يكي به سمت پايين طي کرد . ژاکت مشكي رنگش را روي آرنجش زد و بيرون رفت . کمي در خيابان قدم زد . نمي دانست کجا برود . پيش کدوم دوستش . اسم دوستانش را پشت هم در ذهنش قطار کرد ، نه حوصله ي هيچكدام شان را نداشت . ژاکتش را پوشيد . حتي حوصله ي متلك گفتن به دخترها را هم نداشت .