دانلود رمان بنفشه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: اجتماعی، غمگین
نویسنده رمان: mahtabi22
تعداد صفحات: 456
خلاصه رمان: بنفشه دوازده سال سن دارد و بعد از متارکه ی پدر و مادرش به همراه پدر جوان خوش گذرانش زندگی می کند. بنفشه سرکش و لجباز است. حضور دوست پدرش در زندگی این پدر و دختر که شخصیتی مشابه پدر دارد، باعث می شود بنفشه ی دوازده ساله به وجود احساسات تازه ای در خود پی ببرد…
قسمتی از متن رمان بنفشه
اسمم بنفشه ست، دوازده سالمه، کلاس اول راهنماییم، هنوز دوره ی شروع نشده، ولی این دلیل نمیشه که بزرگ نشده باشم. از خیلی ازین دخترهای لوس و ننر هم بزرگتر و خانم ترم. درسته بابام همش بهم میگه اه برو اونور بچه، اه چه بچه ی اعصاب خورد کنی، اما من که خودم می دونم بچه نیستم، شما فکر می کنی خانم بودن به سن و ساله؟ یا به قد و هیکله؟ تازه من خیلی هم ریزه میزه نیستم، اگه یه بار بیاین کلاسمون می فهمین که از خیلی از همکلاسیام قدم بلندتره.
خانم معلممون منو میز سوم نشونده. دوستم نیوشا بهم گفته سال دیگه همین موقع منم بالغ میشم و دوره دارم، اون موقه دیگه کسی نمی تونه بهم بگه کوچولو، نیوشا خودش کلاس پنجم بالغ شده، من می دونم برم کلاس دوم راهنمایی دیگه بزرگ میشم، پس دیگه بهم نگین خانم کوچولو…یک نفس حرف زده بود. آن هم در مقابل سوال یکی از آن زنان آنچنانی، که هر شب به همراه پدر جوانش وارد خانه اشان می شدند: خانم کوچولو اسمت چیه همین سوال بهانه ی خوبی بود تا آنچه را که در دل داشت، بیرون بریزد. این بنفشه ی دوازده ساله…
این بنفشه ی دوازده ساله که پس از جدایی والدینش مجبور شده بود به همراه پدر خوشگذرانش زندگی کند. این بنفشه ی دوازده ساله که سایه ی مادری بالای سرش نبود، این بنفشه ی دوازده ساله که خیلی خیلی بیشتر از یک کودک دوازده ساله می فهمید….. همین بنفشه ی دوازده ساله که با زندگی کردن در کنار پدرش با خیلی از مسائلی که شاید متناسب با سن و سالش نبود، آشنا شده بود….همین بنفشه ی دوازده ساله….. زنی که به همراه پدرش وارد خانه شده بود با دهان باز به بنفشه نگاه کرد. شاید دیدن این همه بلبل زبانی از یک دخترک دوازده ساله برایش دور از ذهن بود.