دانلود رمان به دنبال عشق محال نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: الهام محمودی
تعداد صفحات: 68
خلاصه رمان: داستان ما درباره ی دختریه که چند سالیه یه عشقه محال تو قلبش جا گرفته اما یه اتفاق تمام زندگی دختر داستانه ما رو عوض میکنه
قسمتی از متن رمان به دنبال عشق محال
بازم تابستون رسید و بیکاری ما شروع شد از ناچاری یه کتاب برداشتم و شروع به خوندن کردم کتاب جذابی بود تخیلی بود و داستانش سفر یه دختر به دوران باستان ایران بود انقدی جذاب بود که یکسره پاش نشستم و تمومش کردم کتابو سرجاش گذاشتم و کش و قوسی به کمرم دادم
حیف با میشا قهرم وگرنه با هم میرفتیم بیرون چند روزی همینجوری گذشت هنوز با میشا قهر بودم نه اون به من کاری داشت نه من به اون خونه بودم حوصلم سر رفته بود ساعت رو نگاه کردم
فکر کنم حامد بلند شده دیگه میدونستم که صبحا میره تمرین و تا حدود ساعت سه یا چهار هم میخوابه نمیخواستم مزاحمش بشم ولی الان بیدار بود و امروز هم تولدش بود میخواستم براش تولد بگیرم از چند روز پیش پولام رو جمع کردم بالاخره با میشا آشتی کردم و با هم رفتیم یه ساعت براش خریدیم میدونستم ساعت خودش خیلی بهتره ولی هر چی فکر کردم چیز دیگه ای پیدا نکردم براش پیامک زدم-سلام اقا حامد بی وفا یه وقت یادی از ما نکنی ها گ*ن*ا*ه کبیرس
چند دقیقه بعد پیامش اومد نوشته بود سلام به شمیم خانوم خودم به جان حامد سرم شلوغ بود تو که وضعیت منو میدونی اخرش چند تا استیکر مظلوم زده بود و نوشته بود ببخشید چند دقیقه بعد لباس پوشیده حاضر بودم جعبه ساعت رو تو کیفم گذاشتم و منتظر موندم وقتی رسید رفتم سوار ماشین شدم و حرکت کردیم مگه میشه برای شمیم بانوم وقت نداشته باشم وقتمو خالی میکنم میام دنبالت خواهش اشکال نداره امروز وقت داری بریم بیرون با هم؟
بالاخره به کافی شاپ مورد نظر حامد رسیدیم یه باغ بزرگ بود با تخت های جدا از هم که گوشه و کنار باغ چیده شده بود وسط باغ یه حوض بزرگ و قشنگ بود.
