دانلود رمان به گمونم دل من رفته به باد نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده: فاطمه ناصری
تعداد صفحات: ۲۰۳۱
خلاصه رمان: یاس دختر زیبا و جذابی که مجبور میشه بخاطرِ پول تو خونه های اعیونیه شهر کار کنه، و دست بر قضا با زن و مرد خوش قلبی آشنا میشه که منتظرِ ورودِ تک پسرشون بعد از ده سال به ایران هستن! پسرِ مغرور و نفوذ ناپذیری که همسرش فوت کرده و با یک نوزاد وارد خونه میشه، خونه ای که حالا یه خدمتکار خوشگل و جذاب داخلش هست…..
قسمتی از متن رمان به گمونم دل من رفته به باد
به شیشه کوچک و قهوه ای رنگ شربت نگاه کرد وحرف های فرشادی در ذهنش تداعی شد دارو رو بخور و بقیه اش رو به ما بسپار نمیدانست کیست که در این بیچارگی که گرفتارش شده بود دست کمک به سویش دراز کرده بود حتی اگر میمرد و آن دارو زهر بود و جانش را می گرفت، بهتر از این بود که عروس آن مردک چلغوز و هوس باز شود. او حاضر نبود فداکاری کند برای این که پدرش صاحب پست بالاتر شود.
خودش را نمی فروخت. او فروختنی نبود. پس یا مرگ یا آزادی نمیدانست کیست که دقیقا از دو هفته قبل به صورت حامی ناشناس به کمکش آمده بود تا از آن جهنمی که در آن گرفتار شده بود نجاتش دهد میخواست با کمک آن شربت برایش مرگ مصنوعی بخرد. نامه را سوزاند جلوی آینه ایستاد تا اگر بیداری در کار نباشد حداقل یک نگاه را به خودش بدهکار نباشد. به چشمان خودش نگاه کرد بدون اغراق زیبا بود. بله زیبا بود که مردک احمق را به طمع داشتنش کشانده بود.
چشمان درشت عسلی پوست شیری گونه های برجسته و لبان قلوه ای دلش برای خودش سوخت قطره اشکی از چشمش چکید دوباره بر روی تخت نشست. شربت را در دستش گرفت و از خدا طلب بخشش کرد همه اش را در دهانش سرازیر کرد بر روی تخت خوابید. چشمانش را بست و کم کم احساس کرختی تمام اعضا و جوارحش را درگیر خود میکرد . او به اندازه تمام…