رمان تاریک ترین لذت نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی
نویسنده رمان: جنا شوالتر
تعداد صفحات: 846
خلاصه رمان: رِیِس Reyes یک مرد تسخیر شده است. مقید به شیطان درد، که او را از شناخت لذت منع می کند. با این حال، او بیش از نفس، یک زن فانی به نام دانیکا فورد danika ford را دارد و برای ادعای او دست به هر کاری می‌زند… حتی از خدایان هم سرپیچی می‌کند. دانیکا در حال فرار است. او برای ماه‌ها از لرد های جهان زیرین، جنگجویان جاودانی که تا زمانی که او و خانواده‌اش نابود نشوند، آرام نخواهند گرفت، گریخته است. اما رویاهای او توسط Reyes تسخیر شده است، جنگجویی که او نمی تواند لمس او را فراموش کند. با این حال، آینده ای در کنار هم می تواند به معنای مرگ برای هر دوی آنها باشد…
قسمتی از متن رمان تاریک ترین لذت
ریس اهمیتی نمیداد که دیگران در موردش چی فکر میکنن. اون دستور میداد و دستور میداد اون بد اخلاق و متفکر
بود. و؟ جعبه ناپدید شد هیچ کس نمیدونست کجا برده شده و کی اونو برده خدایان که هیچ جایگزین دیگه ای نداشتن شياطينو جمع کردن و اونا رو داخل جنگجویای مسئول این بدنامی قرار دادن و بعد اونارو به زمین تبعید کردن اون مردا تموم رشتههای انسانیتشونو از دست دادن اونا برده شیاطین شون شدن…
و دنیای ما رو توی خون غسل دادن و اونا همچنان برای همه ی ما .آفتن. تا زمانی که اونا به راحتی در حال پرسه ،زدنن هیچ کس در امان نیست استفانو دستشو به سیب آدامش مالید، سرشو به پهلوکج کرد، کلمات تندی داشت ” قبلاً ازت سؤال کردم اما دوباره ازت سوال .میکنم میتونی دنیایی رو بدون خشم درد، دروغ و بدبختی تصور کنی؟”نه.” نتونست توی دو ماه گذشته، اینا تموم چیزی بود که .میدونست اونا تنها همراهاش بودن جنگجوها مادربزرگتو، کشتن دانیکا میدونستی؟”
با فریاد کلمات ترکش کردن مطمئن نیستی! دوباره اشک چشم هاشو پر کرد اما مثل قبل سرکوبشون کرد. ممکنه زنده باشه.”
نیست. از کجا میدونی؟ سوال وحشتناک و خشن بود. نمیشه
بدونی مگه اینکه … مگه اینکه ….
