دانلود نسخه تبانی کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: اجتماعی
نویسنده رمان: غزاله پاسبان
تعداد صفحات: ۳۶۸
خلاصه رمان: بالاخره پایان نامه “دوست‌داشتنت” تمام شد.اما هنوز اول راهم؛ چون قرار است برای دفاع جلوی” زندگی” بایستم.
قسمتی از متن رمان تبانی
طول کشید تا راز زندگی را دریابم، دردها کشیدم تا خط به خط کتاب خلقت را حفظ شوم. فهمیدم همیشه همانی که میخواهی نمیشود، فهمیدم بیتفاوتی از همه ی دردها بالاتر است، از همهی انتقامها سوزانتر است. فهمیدم تنفر هم نوعی عشق است، حتی دل خوری و فریاد و داد و بیداد و ناراحتی هم از میزان اهمیتش منشاء گرفته است. اما؛ وقتی بی تفاوت میشوی، یعنی بریدهای، یعنی آخرین ذرههای احساسی که به او داشتی هم از قلبت بیرون ریخت و حالا از مسمومیت عشق پاک و بری شدی.
فهمیدم دروغ میگویند که غرور بزرگترین دشمنه، به خدا که دروغ میگویند. گاهی نباید غرورت را زیر پا بذاری و ببخشی، گاهی باید غرورت را پرچم کنی و باال بگیری و بروی رد شوی، به جهنم که آدما پشت سرت چه میکشند، به درک که دوستشان داری باید رفت، باید بیحرف و مقدمه رفت تا بفهمند رفتن هم بلد بودی و تمام این سال ها نرفتی. زمان زیادی گذشت تا بفهمم خدا بهترین دوسته، تا با تمام سلول های تنم درک کنم فقط خدا را دارم و خالص…
سخت گذشت تا بفهمم سلامتی بزرگترین ثروته و آسایش، بزرگترین نعمت… هرکی زبونش نرمه دلش گرم نیست، اونیکه اخالقش تنده جنسش سخت نیست.
اونیکه میخنده بی درد و غم نیست، ظاهر دلیلی بر باطن نیست. فهمیدم هیشکی موظف به آروم کردنت نیست. فهمیدم جنگ با بعضیا اوج حماقته، بزرگترین اشتباهه. فهمیدم گاهی اوقات خواسته هایت حتی با زاری و التماس هم انجامشدنی نیست. فهمیدم گاهی تو اوج شلوغی تنهاترینی، فهمیدم اونی که از همه بهت نزدیکتره موظف نیست .
