دانلود رمان تلافی میکنم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، طنز
نویسنده رمان: بیتا
تعداد صفحات: 642
خلاصه رمان: دختری به اسم ساناز که حافظه‌اش رو طی یک تـصادف به همـراه پـدر و مادرش از دسـت داده…و از وجوده خانواده پدریش خبری نداره.ساناز با پسری به اسم میلاد آشنا میشه و حاضر میشه که به میلاد کمک کنه و طی این اتفاقات خانواده پدریش رو پیدا میکنه….و در این بین اتفاقاتی میفته که باعث میشه زندگی ساناز تغییر کنه.
قسمتی از متن رمان تلافی میکنم
چشمم حالا چقدر حساب میکنین …. بعد کلی قابل نداره و این چیزا بزور پول و دادم بهش عسل وایی تو دیگه کی هستی حتی پیرمرد ها هم خوششون ازت میاد پیشوور ثنا – نوچ جادو میکنه کم بحرفین بچه ها دلم ضعف میره بریم یه کافی شاپ به کیک چیزی بخورم باهم رفتیم به کافی از اون نزدیکیا … به میز انتخاب کردیمو نشستیم ……… عسل -خب الان ساعت ۷ برای ۸ ویلاییم اونجا یچیزی میخوریم و میریم ساحل ثنا….
وابییی ۱۰ میس کال از مهران ( داداشش الان کلمو میکنه ثنا رفت بیرون با داداشش بحرفه من و عسلم کیک و آب پرتغال سفارش دادیم که به نفرو دیدم …………… ذل زدم تو چشماش یعنی درحدی چشاش مست کننده بود قابل توصیف نبود عسل هی اونو دیدی واییی خدا چی خلق کرده فقط دل زده بودم تو چشاش اونم دل زده بود تو چشای من و یه اخم کوچک کردو به لبخند زدو رفت رو به روی میز ما نشست با دوستاش عسل یعنی بجان خودم پسر به این خوشگلی و خوشتیپی ندیدم…
ببین بیشور چشماش سگ داره ۱ ثنا اومد تو … ثنا – واییی خدا مهران و بزور حالی کردم تازه یه عکس از شمام از اون دور انداختم براش فرستادم تا باور کنه باشمام باشه بیا بشین
