دانلود رمان تمنای ماندن نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: nacm-ky
تعداد صفحات: 264
خلاصه رمان: دختري به اسم تمنا كه چندين ساله عاشق كره اس. به آرزوش براي رفتن به كره مي رسه. با اين اتفاق زندگيش تغيير هاي زيادي ميكنه.ايا حس هاي تمنا ثابت ميمونه يا تغيير ميكنه..
قسمتی از متن رمان تمنای ماندن
با بفرماييدي که رئیس گفت منو نیلا وارد اتاق شدیم ، رئیس که یه پسر تقریبا 25-26ساله بود ، قیافه جذاب و مردونه اي داشت .. با غرور گفت که کارتون خوب بود ، میتونید از فردا تا مدتی که خانم سعادت نیست ، شما بجاشون کار کنید . ایش شش. قیافه میگیره وا سه من ، حیف که رئیسی ، حالا خوبه ازم تعریف کرد و اینهمه تو دلم فوشش میدم ) بعد از تشکر و خداحافظی از اتاق خارج شدیم . نیلا با خوشحالی پرید هوا : نيلا واي تمنا از طرحت خوشش اومد ، واي عاشق بگیرم ؛ خدافظ ستم من برم بلیط !!
نگا کن نکرد منو بر سونه خونه . من نه پولي همراهمه نه کارت اتوبوس پوف، اینم از روز اول … با نا اميدي سرمو انداختم پايين نگاهي به آسانسور انداختم ولي به سمت پله ها رفتم ..من به زور 5 طبقه از پله او مدم بالا ، حالا چجور برم پایین ؟ تا رسیدن به پله هاي آخري پشت سر هم غر میزدم که چجور میخوام هر روز این 5 طبقه رو بالا پایین کنم، با صداي بلند به فارسي گفتم : لعنتي اخه اینم شرکته که گیر ما افتاده اه_نميتوني يك مين آروم و بي صدا باشي ؟!
این اینجا چیکار میکنه ? ! لبخندي زدمو گفتم اگه سایلنت باشم خو زندگي نميگذره داشتم میرفتم سري به دوستم بزنم … تو چي ؟! خندید .. سرمو انداختم پایین ، در حالی که با گوشیم به نیلا زنگ میزدم ، چند پله آخرو طی کردم ، سوالي که تو ذهنم بود رو به زبون آوردم راستي اينجا چیکار ميکني اوه، بله ، منم یه مدت واس کار میخوام بیام اینجا نيلا _الو جونم ؟! يه ببخشيدي به هيون وو گفتم و به نیلا توپیدم جونم و مرض ، جونم و کوفت ، منو اینجا ول كردي رفتي که چي ؟! من صب اشتباهي كيفمو برداشتم ، الان نه پول دارم نه کوفت…