دانلود رمان تنهایی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: مریم بوذری
تعداد صفحات: 3528
خلاصه رمان: چند ماهی بود حسابدار یکی از شرکت های وابسته به هولدینگ ساختمانی جاوید شده بودم که متوجه اختلاس مدیر اجرایی شرکت شدم …به زحمت شماره مهندس جاوید که به فرعون بزرگ معروف بود رو به دست آوردم و باهاش تماس گرفتم و از اختلاسی که تو شرکت درو پنجره سازی هولدینگ می شد خبر دادم ولی نمی دونستم خودم رو تو چه هچل بزرگی خواهم انداخت.
قسمتی از متن رمان تنهایی
بارها اینکار رو جلوی ما انجام داده بود و هروقت بابا یا مامان بهش خرده گرفته بودند که جلو ما شلوار عوض نکنه کمبود اتاق رو به رخشون کشیده بود. باید همون موقع که بچه می کاشتید فکر اتاق برا هر کدومشون می بودید .
حرفی که من هم باهاش موافق بودم . نود درصد درگیری ما خواهر و برادر برای نداشتن استقلال در خونمون بود !
همیشه آرزوی به اتاق نقلی و دنج برای خودم میکشیدم .
اتاقی که پنجرش رو به حیاط باز بشه و بتونم لبه اش چند
تا گلدون گل شمعدونی بزارم شایدم چند تا کاکتوس
یه تخت خواب داشته باشم و یه میز مطالعه چوبی و یه کتابخونه کوچيك كنارش که قرار نباشه با کسی برای داشتنش شريك باشم. روی میز مطالعش قلم و مرکبم رو بذارم و بتونم با خیال راحت تحریر نستعلیقم رو بنویسم و تا دلم می خواست قلم رو روی کاغذ بکشم . ولی باز هم باید به کنار سالن خوابیدن و گذاشتن کتابهام تو زیر زمین و ننوشتن
نستعلیغ بخاطر وسواس مادرم که ممکن بود جوهرش روی فرش برگرده عادت میکردم چون شش ماهی بود که دوباره دختر خونه بابام شده بودم. هرچه برای شام صدام زدند نرفتم . اشتها نداشتم … می دونستم بابا دوباره خلقش تنگ میشه ولی نمی تونستم . همه سرم پر بود از عروسی عشقم با زنی که براحتی جامو تو قلبش گرفت . به راحتی به ماشین خارجی و یه خونه تو نیاوران … براحتی پول … فقط بخاطر پول چیزی که او عاشقش بود … پول… پول … فقط پول.