دانلود رمان تو خیلی زشتی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: نساعسگری
تعداد صفحات: 392
خلاصه رمان: درمورد دختری زشت به اسم بهار که همه بخاطر زشت بودن صورتش و کک ومک ها فرو وز بودن موهاش مسخره اش می کنن بهار تورشته طراحی بورسیه میشه و به کشور کره میره
قسمتی از متن رمان تو خیلی زشتی
گوشیمو برداشتم و یک آهنگ شاد پلی کردم و شروع کردم به جمع ، کردن اتاقم ، شروع کردم به جمع کردن لباس ، کاغذ و حتی ظرف غذا ! حدود سه ربعی طول کشید تا اتاقم رو جمع کنم ، از پس کارام رو با سرعت انجام داده بودم عرق کرده بودم که از سر و وضع ام چیزی نگم بهتره ! از توک شوم یک کش برداشتم و موهام رو بالا بستم ، رفتم سمت پنجره و بازش کردم و سرم رو بیرون بردم تا هم حالم جا بیاد ، هم این که ببینم شیوون هنوز اونجاست یانه !
به صندلی خالی که نگاه کردم پوزخند پیروزمندانه ای زدم و در حالی که صندلی خالی رو مخاطب قرار می دادم گفتم : دیدی پسره پررو ! از اولش بهت گفتم برو ، توطاقت نمیاری صبر کنی تارویا بیاد ، تو هیچ وقت نمی تونی ۱۰ دقیقه به جابنشینی ! بزار فردا بیام شرکت همینو می کوبم توسرت … خواستم سرم بیارم تو و پنجره رو ببندم که صدای شیوون رو ازاون سمت کوچه شنیدم : آفرين ! بدنت چه انعطافی داره !
چرا تو تیم ملی رشته ژیمناستیک شرکت نمی کنی ؟! حتما می تونی طلای جهانی روهم بگیری ! با چشمای گشاد شده و دهنی باز نگاهش میکردم ! ای خـدا اخه این چرا جاش رو عوض کرده بود ! حسابی ضایع شده بودم ! بخاطر این که بیشتر از این آبروم نره ، بدون هیچ حرفی ، پنجره رو بستم و پرده اش روهم کشیدم !وای خدا امروز چقدر سوتی دادم ! این از شیوون اونم از اون پسره انتر سونگ گیو ، که باعث شد نتونم غذای گرون بخورم !