دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: لیلا نوروزی
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور میشه مدتی همخونهی خسروملکنیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش بهخاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان…
قسمتی از متن رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم
به محض خارج شدن، ماشینی که کنار دیوار پارک کرده چراغ میدهد. یادمه همین چند دقیقهی پیش یکی تصمیم قاطع گرفته بود همه چیزو کشف کنه. در عقب ماشین را برایم باز می کند. مینشینم و همین که او هم کنارم قرار میگیرد، میگویم: نه در حالتی که هر لحظه گیج ترم میکنید. من نگرانم، ترسیدم،وضعیتم عادی نیست، شما هم هر لحظه یه معمای جدید برام طرح میکنید.
راننده با خوشرویی سلام میگوید و خسرو به جای جوابِ من آدرس میدهد. در تاریکی ماشین منتظر به نیمرخش خیره ماندهام. نگاهم را میفهمد و جواب نمیدهد. آنقدر که ماشین ازکوچهی بلند پشت رستوران میگذرد و به خیابان میرسد. نگاهم بیاختیار به عقب میچرخد و از آن فاصله تنها چیزی که بینم، چراغهای گردان ماشین پلیس است. پلیسا هنوز نرفتن.
راحتتر به صندلی تکیه میدهد و خیره در چشمهایم میگوید: اول باید بخوای آدمها رو از نو بشناسی. هر چی از هر کی میدونی بریز دور تا معماها برات ساده بشه، خانم نخبه!