دانلود رمان جانم میرود نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: فاطمه امیری
تعداد صفحات: ۵۳۷
خلاصه رمان: مهیا به دلیل دوستی با نازنین به راهی کشیده می شود که در شان خودش و پدرِ جانبازش نیست با زخمی شدن شهاب پسر نظامی و مسجدی
برای دفاع از مهیا و آشنایی با خانواده مهدوی زندگی مهیا دگرگون می شود…
قسمتی از متن رمان جانم میرود
رژ لب قرمز را بر لبانش کشید و نگاه دوباره ای به تصویر خود در آیینه انداخت با احساااس زیبایی چند برابر خود لبخندی زد….چتری هایش را مرتب کرد با شنیدن صدای در ا تاق خودش را برای یک جر و بحث دو باره با مادرش آماده کرد و کیفش را برداشت و به طرف در خروجی خانه رفت مهلا خانم نگاهی به دخترکش کرد ااااکجا میری مهیا ااا بیرون اااگفتم کجا
مهیاکتونی هایش پا کرد نگاهی به مادرک انداخت اااگفتم کہ بیرون مهلا خانم تا خواست با او بحثی کند با شنیدن صدای سرفه هاے هم سرک بیخیال شد مهیا هم ا فرصت استفاده کرد و ا پله ها تند تند پایین آمد
در خانه را بست که با دیدن پسر همسایه ای بالایی نگاهی به آن انداخت سر سبزه ای که همی شه دکمه اخر پیراهنش ب سته ا ست و ری شو هم هست
نمیدانست چرا اصلا احساس خوبی به این پسره ندارد با عبور ما شین پسر همسایه کنارش به خود آمد. به سر کوچه نگاه انداخت با دیدن نادیا و زهرا برایشان دست تکان داد…. سریع به سمتشان رفت