دانلود رمان جنایتکار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال، انتقامی، اجباری
نویسنده رمان: محدثه_ا
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: من آرمین سلحشورم! در پیِ انتقام از جناب سرهنگیام، که پدر بی گناهم رو کُشت! و حالا دختر جناب سرهنگ، تو چنگ منه؛ و من، قراره داغشو به دل مادر و پدرش بزارم!
قسمتی از متن رمان جنایتکار
صدای آژیر پلیس و شلیک گلوله میومد در تعقیب من بودن، بابا پی در پی ازم سوال میپرسیدولی من فقط سکوت میکردم از شهر خارج شدیم همچنان چیشده آرمین چرا پلیس دنبالته بابا! دنبالمون بودن به کاظم زنگ زدم با اولین بوق جواب داد: بله آقا؟ ! عصبی غر زدم کدوم گوری موندی پس هاااا؟ با ترس و نگرانی که تو صداش موج میزد گفت: اقا یکی از بچه ها تو اولین جاده خاکی منتظرتونه!
تماس قطع کردم و پامو رو پدال گاز فشردم بالاخره از دیدشون ناپدید شدم ماشین مشکی رنگ تو جاده خاکی رو دیدم! به سمتش روندم کنارش ترمز کردم سریع پیاده شدم بابا هم پیاده شد کلافه و عصبی بود اومد جلو یقمو گرفت و تکونم داد چخبر شده هااا داری چه غلطی میکنی، چرا پلیس دنبالته!؟ دستم روی دستاش گذاشتم و با لحنی که سعی در آروم کردن استرسش داشتم لب زدم بعدا برات توضیح میدم بابا؛ الان میرسن سوار شو با این ماشین برو خونه!