دانلود رمان خاتمه بهار نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: elif
تعداد صفحات: ۹۷۴
خلاصه رمان: این داستان روایتگر زندگی پسری مزدیسنایست*، که به دلیل مشکلات روحی که در سن بیست سالگی -بهخاطر مرگ مرموز خواهرش- برایش به وجود آمده، به مدت شش سال به سرزمین مادریاش، روسیه میرود. داستان از جایی شروع میشود که آراه به ایران بازمیگردد و زندگی جدیدی را شروع میکند. در این میان، عاشق دختری مسلمان میشود و اینکه او خبر ندارد که این دختر، همان طعمه پدرش برای یک بازی سراسر خطر و ریسک است.
قسمتی از متن رمان خاتمه بهار
به صورت محسوسی ذوق صدایش از بین رفت. واقعا؟! باشه. زنگ زدم به آندرو اون گفت. باید حدس میزدم خالی بسته، پسره ی احمق! آراه که دید هماوند واقعا باور کرده، خندهاش گرفت و گفت: -آقای زرنگ! اگه ایران نبودم چرا باید خط ایرانم رو جواب بدم در حالی که چند ماهه خاموشه؟! صدایی که از هماوند نشنید، گفت: الو هماوند هستی؟ هماوند با صدایی که در آن خنده موج میزد، گفت: آره بابا، خواستم تو فکر کنی گولت رو
خوردم حال کنی و بعد بزنم زیر ذوقت که دیگه خودت دست به کار شدی! آراه سری تکان داد و گفت: باشه، ولی خودت خری! آراه با اینکه حوصله اش را نداشت، اما به محض اینکه یادش آمد به پدرش چه گفته میگم اینا رو بیخیال، شب میای با هم بریم رستورانی چیزی؟ است، قبول کرد و تماس را پایان داد. روی تخت دراز کشید و به رو به رویش که ساعت بزرگی قرار داشت خیره شد.
چشمانش دنباله رو پاندول ساعت شد و مدتی بعد،خواب ذهن آشفته و ناراحتش را به چالش کشید.