دانلود رمان خدمتکار جذاب من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاو
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی، انتقامی، رازآلود
نویسنده رمان: فاطمه سلیمانی
تعداد صفحات: 625
خلاصه رمان: یاسین که با کلک با پریایی که خدمتکار خانه اش است ازدواج میکند و پریا توی فراز و نشیب های زندگیش متوجه میشود رفیق صمیمیاش نازنین همسر اول یاسین است و پسری به اسم سامیار دارد و قصد یاسین از ازدواج با او به دست آوردن زمین های پدریاش بوده در این حین که آن ها صاحب دو فرزند دختر میشوند که به طوری مشکوک نازنین زن اول یاسین تصادف میکند و کشته میشود و فرزند دوم پریا به اسم سوگل دزدیده میشود…اما همه ی این اتفاقات زیر سر چه کسی است؟ چه دلیلی دارد؟ پشت این همه ماجرا چه توطئهای وجود دارد؟ هدف چیست؟
قسمتی از متن رمان خدمتکار جذاب من
يهو ياسين شروع به حرف زدن کرد. میریم یکی از بهترین پاساژای تهران مالک اون پاساژ یکی از دوستامه هرچی خواستی برمیداری با هر قیمت و هر مدلی….نه ممنون به دست لباس باشه که وقتی اون یکیو بشورم اینو بپوشم…..
با حرفش صدام قطع شد از چی میترسی پریا؟ پولش زیاد شه؟ یا در ازاش چیز زیادی ازت طلب کنم؟….نه بحث اینا نیست. پس حرف نباشه چند دست لباس چه راحتی چه
مجلسی بردار و خلاص
داری در ازاش برام کار انجام میدی…تشکر زیر لبی کردم و ساکت شدم. ازونجایی که زود جوش میآورد دوست نداشتم عصبیش کنم . وارد پاساژ شدیم. انقد که لباس و وسایل جور واجور میدیدم کف کرده بودم تا حالا تو عمرم این همه لباس یجا ندیده بودم. ینی میتونستم هر کدومشو بردارم؟ مانتوی آبی رنگی توجهمو جلب کرد. جلوش ایستادم و با دهن باز نگاهش میکردم مثل بچه هایی شده بودم که بعد از یه مدت طولانی وارد شهر بازی میشدم…
دستی زیر چونم اومد و به بالا فشارش داد…نشکنه دختر.
لبخندی به یاسین .زدم انقد تو کف لباسا رفته بودم که اصلا نفهمیدم دستش بهم خورده بود. حرفی نزدم دستی به یقه ی لباس گرفتم تا جنسشو