دانلود رمان خدمتکار من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، خدمتکاری
نویسنده رمان: فاطمه2000
تعداد صفحات: 335
خلاصه رمان: داستان راجب یه دختره که خانوادشو تو بچگی از دست میده و میره پیش عموش تا زندگی کنه ولی چون خانواده ی عموش اذیتش میکردن از خونه ی عموش فرار میکنه و برای اینکه بتونه زندگی کنه میره خونه ی این و اون کار میکنه تا اینکه صاحاب خونه اش تصمیم میگیره که خونشو خراب کنه واز اول بسازه و دختر داستان باید از اون خونه میرفت ولی کجا؟ تا اینکه توسط یکی از دوستاش کاری بهش پیشنهاد میشه که بره خدمتکار یه خونه ی بزرگ بشه و همونجا هم زندگی کنه در اونجا با پسری مغرور آشنا میشه که سرنوشتش عوض میشه ….
قسمتی از متن رمان خدمتکار من
نگاهش را به چشم های خیس و اشک بارخواهرش دوخت ….طاقت دیدنِ این چشم های خیس را نداشت
دلش طاقت نیاورد و دست های خواهرش رادر دست گرفت …. نگاهِ طوسی و مغمومش را در نگاهِ سبز
و خیسِ خواهرش دوخت …. آرام و بالحنِ کشداری گفت: گریه نکن رها …. این آخریشه قول میدم بعد از این یکی دیگه نخورم …. باشه…رها؟رها باصدایی که بابغض و ناراحتی همراه بود گفت:ولی آخه….رهام انگشت اشاره اش را روی لب های رها گذاشت و باصدای آرامی گفت:
هیش …. گفتم که آخریشه!وبدون این که اجازه ی حرکتی به او بدهد مایعات درون جام را همان طور که نگاهش را به آیدا دوخته بود…یک نفس سر کشید….
آیدا که نگاهش را به رهام دوخته بود با دیدن نگاه رهام به خود با ناز لبخندی زدو به او چشمکی تحویل
داد و درخواست امیر پسری که کنارش بود را برای رقص پذیرفت و باهم به جمع رقصندگان پیوستند…. رهام که مسخ حرکات دلبرانه ی آیدا شده بود و حالت عادی نداشت بی توجه به رها از جای برخاست و به طرف رقصندگان رفت
آیدا… سرش را در دست امیر پنهان کرده بود و امیر در حالیکه اندام ظریف و شکننده ی آیدا را در بر گرفته بود خود را تکان می داد …. رهام دستش را دور کمر ظریف وخوش حالت آیدا که به زیبایی می لغزید به ارامی حلقه کرد ، ایدا ارام سرش را از روی دست امیر برداشت و به عقب برگشت بادیدن رهام در آن حالت و با آن چشمان سرخ که از نوشیدن بیش از اندازه این گونه قرمز شده بود