دانلود رمان خرابکاری یا پلیس بازی نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، پلیسی
نویسنده رمان: sara sharifi
تعداد صفحات: 206
خلاصه رمان: آیلار دختر کوچیک خانواده شکوهی که برخلاف اعتراض خانوادش پلیس میشه با تمام شر و شیطونی هاش میره پلیس میشه و یک ماموریت بهش میخوره که با تمام ماموریت هاش فرق داره توی این ماموریت از برادرشوهر خواهرش (امیرسام)کمک میگیره که جریاناتی براشون پیش میاد….خب بقیه خودتون بخونید دیگه….
قسمتی از متن رمان خرابکاری یا پلیس بازی
سرهنگ امیری سر تکان داد و منتظر نگام کرد نگاهی به جمع انداختمو گفتم:خواهر من مربی رقصه,هنرجوهای خوبی داره که میتونه کمکمون کنه اما همشون دخترن به پسرهم نیاز داریم که البته خیلی مهم نیست رقصنده باشند بخاطرهمین میتونیم از نیروهای پلیسمون باشند… در اتاق زد شد سرهنگ امیری:بفرمایید. درباز شد و امیر سام وارد شد و احترام گذاشت و گفت:سرهنگ من امیرسام پویان هستم هفته دیگه قراره بخاطر همین پرونده منتقل بشم اینجا حالا اگه اجازه بدین منم تو جلسه باشم.
سرهنگ امیری:خوش اومدی پسرم بیا تو امیرسام درباره احترام گذاشت و روی یه صندلی نشست و نگاهی بهم انداخت و نیشخند زد. سرهنگ امیری:ادامه بدین سروان بله داشتم میگفتم شما فقط نیروهای پلیسو انتخاب کنید رقصنده ها با من. سرهنگ امیری:باشه پس فعال برین خونه تا نیروها مشخص بشند. همه از جا بلند شدند و از اتاق خارج شدن منم از اتاق رفتم بیرون که امیرسام صدام کرد: آیلار خانم؟…بله امیرسام:میرین خونه دیگه؟…اره امیرسام:پس میبرمتون
نگاهی انداختمو لبخند زدم:مزاحم میشما خندید و گفت:بدو بریم به اخر مراسم برسیم….باهم از آگاهی خارج شدیم و سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه….سرگرد مشفق باتعجب نگامون کرد و گفت:جناب سروان بریم دیر شد. با سرگرد مشفق به طرف اتاق سرهنگ امیری رفتیم و سرگرد در زد و بعد از اجازه ورود واردشدیم و احترام گذاشیم. اکثرا همکارامون اونجا بودن ماهم نشستیم و سرهنگ شروع
کرد: دیگه دارم کالفه میشم وقت فکر کردن به پیشنهاد سروان نیست بجز این پیشنهادی نداریم اجراش میکنیم.خب سروان میشه بیشتر توضیح بدین؟ شکه شده نگاهی به جمع انداختم و گفتم:یعنی میخوایین انجام بدین؟
آیلار دختر کوچیک خانواده شکوهی که برخلاف اعتراض خانوادش پلیس میشه با تمام شر و شیطونی هاش میره پلیس میشه و یک ماموریت بهش میخوره که با تمام ماموریت هاش فرق داره توی این ماموریت از برادر شوهر خواهرش (امیرسام)کمک میگیره که جریاناتی براشون پیش میاد.... خب بقیه خودتون بخونید دیگه....