دانلود رمان خفقان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجباری، انتقامی
نویسنده رمان: آسیه احمدی
تعداد صفحات: ۳۰۳۵
خلاصه رمان: دوروز به عروسیم مونده و باردارم !عروسی که نمیدونه پدر بچه اش کیه؟! دست میزارم روی یه ظالم، ظالمی ک…..
قسمتی از متن رمان خفقان
یکی دو بار با هم کل انداختیم اما چون اهل دردسر نبود کوتاه می آمد سال دومم بودم ومن هنوز توی درسای ترم اول مونده بودم بابام تهدیدم کرد که اگر درسم تموم نکنم از ارث محرومم می کنه. بابام ازون مردای خودخواه مغروره که همه عمرش و کار کرده و پول جمع کرد تا به همه بگه من میتونم … زندگیش روی رو کم کنی از بقیه میچرخه و نمیخواست بقیه بگن پسرش درس نخوندست منم که از درست چیزی حالیم نبود .
یه روز اتفاقی متوجه شد نهال احمدلو همون دختره دنبال کار میگرده ،رفتم سراغش و ازش خواستم کمکم کنه تا درسامو نیفتم، اولش قبول نکرد چون فکر می کرد سرکاریه ولی بعد دو هفته اصرار من با کلی شرط و شروط قبول کرد . یک ماه اول که شروع کردیم خیلی کسل کننده بود من چرت و پرت می گفتم اونو اذیت می کردم اونم تهدید می کرد که تمومش کنم…
چشم به هم زدم دیدم یه ترم رو پشت سر گذاشتم بدون هیچ درس افتاده ای… خوب منم آدمم دیگه…. یه حس غروری بهم دست داد که اولین باربودتجربه اش میکردم، نهال برام خیلی زحمت کشیده بود بیشتر از پولی که بهش داده بودم برام وقت گذاشته بود ،برام برنامه ریزی کرده بود و خیلی کارهای دیگه. بهش زنگ زدم توی دانشگاه قرار گذاشتیم، دلم میخواست حضوری بهش بگم و در جریان نمراتم قرارش بدم، وقتی بهش گفتم خوشحال شد به شوخی گفت:تو پیشرفت کردی من پس رفت.