دانلود رمان درسته ساده ام اما مریمم نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: آرزو امانی
تعداد صفحات: 60
خلاصه رمان: درآهنی وبزرگ زندان باز شد…پامو ازدربیرون گذاشتم…هوا سرد بودبخاراز تو دهنم مثل دود سیگاربیرون میزد…درپشت سرم بسته شد… چه صدای گوش خراشیداشت …نفس عمیقی کشیدم…پس بالخره آزاد شدم..
قسمتی از متن رمان درسته ساده ام اما مریمم
به ابدارخونه رفتم …یک فضای خیلی جمع و جور داشت…با یک میز و دو صندلی که گوشه دیوار چیده شده بودن…با یک سماورو….در بعدی رو باز کردم “سرویس بهداشتی “بود پس حق داشت بگه اینجا اختصاصیه! همینطوری به مانیتور خاموش روبروم خیره بودم که در باز شد و یک مرد جوون وارد شد…سلام کردم و بلند شدم….سلامم رو جواب
داد و رفت تو اتاق مدیریت …یعنی شریف این بود؟
هنگ کرده بودم…من توقع داشتم با یک ادم چهل پنجاه ساله روبرو شم نه پسربه این جوونی…. تو فکر این بودم که شاید این پسرشه که در اتاق باز شد…سریع بلند شدم…گفت خانم …کمی مکث کرد شاید داشت به ذهنش فشار میاورد تا فامیلیم یادش بیاد…گفتم طاهر پور هستم…گفتم بله خانم طاهر پور یک زنگ بزنید به حسابداری و وصل کنید به اتاقم… گفتم ببخشید من بلد نیستم…گفت بله یادم نبود شما تازه کارید و اشنایی با این کارهارو ندارید…
کمی خجالت کشیدم اومد دقیقا کناره تلفن و شروع کردتوضیح دادن…گفت اگه از خاطرتون میره یادداشت کنید…گفتم باشه…سریع توضیحاتی که میداد رو یادداشت کردم… گفت خب حالا که یاد گرفتید زنگ بزنید حسابداری و وصل کنید به اتاقم…گفتم چشم….
پس واقعا مدیرعامل شرکت خودشه….موقع ناهاربود که دیدم در باز شد ویک اقایی اومد غذای منو گذاشت ورفت ومن اصلا نفهمیدم که اون کی بود…پس این شرکت ناهار هم میداد “”چه خوب””!!!!