دانلود رمان درناز نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: غزاله جعفری
تعداد صفحات: 3470
خلاصه رمان: درناز دختری مستقل که ابتدای ورودش به محلهای پائین شهر، دشمنیِ گنده لات محل را برای خود میخرد. در این بین، عشق قدیمی اش را میبین
قسمتی از متن رمان درناز
کشوی دراور را باز کرد و وسط اتاق نشست چه فکری باید بکنم؟ هیچی به چهارچوب در تکیه دادم پایین کارتن را تند تند چسب زد من نمیدونستم که میاد تو خونه ام… حالا که فضول ساختمان همه چیز را کف دستش گذاشته بود باید میدانست باید فکرهای مسمومش درباره خودم را از ذهنش پاک می کردم کنجکاو نگاهم کرد لابد در دلش میگفت آره تو راست میگی قرص خواب آور به خوردم میدادن… من اصلا نمی فهمیدم که میاد…
ابروهایش از این بیشتر بالا نمی رفت کی؟ باید اسمش را میگفتم؟ آبروی معصومه را میبردم؟ دست جلوی دهانش گرفته و هین کشیده بود معصوم؟ و بعد روی صورتش کوبید
خانم مرادی روی صورت خودش کوبید بریم مریم جون تا رسیدن به خانه حرفی بین ما رد و بدل نشد اما من در ذهنم مدام حرف های دیروز را مرور میکردم وقتی خانم مرادی مریم را جلوی ساختمان دیده بود خیال نمی کرد که با او فامیل شدم در فکر خودش یک همسایه قدیمی پیدا کرده تا اخبار جدید را در اختیارش بگذارد
من پشت ،آیفون از خجالت مُردم و زنده شدم وقتی از رفت و آمد منوچهر میگفت اما مریم دهان خانم مرادی را بسته بود
خب نامزدش بود نمیومد؟ زشته زری خانم سن و سالی ازتون گذشته همه جا رو پر کردین؟ خدا مرگم بده… نه جز همسایه های خودمون فقط به تو گفتم آبروی دختر مردم بازیچه ی دست ماها نیست که…من… خدا از سر تقصیرات هممون بگذره کمی که سکوت شد، گوشی آیفون را آهسته گذاشتم
مریم کارتن های جدید را کنار دیوار گذاشت خب… دیگه چی مونده جمع کـ کنیم؟