دانلود رمان در تمنای توام نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: رویا رستمی
تعداد صفحات: 460
خلاصه رمان: داستان در مورد دختری به نام آلماست که به پسر داییش علاقه داره اما پسر حتی حاضر نی نگاش کنه داییش پسرش رو مجبور می کنه با آلما نامزد بشه اونا نامزد میشن اما به خاطر دلایلی نامزدی بهم میخوره و این سر آغاز
داستانه ولی ورق برمیگرده…..پایان خوش
قسمتی از متن رمان در تمنای توام
به شماره ناشناسی که روی گوشیش زنگ می خورد نگاه کرد با تردید جواب داد : بله – به سلام سرگرد مملکت ، آقا نکیسای گل چطوری ؟ نکیسـا هر چه فکر کرد تا بفهمد چه کسی به او زنگ زده به نتیجه ایی ترسید ، پرسید : شما ؟ به جا نمی آرم . از بس با معرفتی که به جا نمیاری ، خیلی خب اونقد به اون مخ اکبندت فشار نیار ، یادت نمیاد . اگه وقت داری بیا کنار دریا پارک دانشجو تعجب نکیسا بیشتر شد . اصلا مرد پشت خط را که اینقدر صمیمی با او حرف می زد را نمی شناخت .
اما کنجکاوی باعث شد که بگوید : باشـه سـاعت 5 اونجام . – قربونت پسر ! منتظر تما ، خداحافظ تماس که قطع شد . نکیسا متحیر به گوشیش خیره شد . اما ناگهان صدای آلما توجه اش را جلب کرد . کنجکاوانه به سوی اتاقش رفت . در اتاقش نیمه باز بود . صدای آلما را شنید که می گفت : اء اعصابم داغونه بیتا ، لعنتی نمی دونم فایلی تحقیقی که توش نوشته بودم کجا ذخیره کردم . اینقد با لپ تاہم ور رفتم نسوزه خیلیه . لبخندی روی لبهای نکیسا نشست .
زیر لب گفت : دختره ی خنگ ! دوباره صدای آلما را شنید که گفت : اسمش راه های درمان پارانویید بود . آره پس چی ؟ نمی دونی چقد براش زحمت کشیدم . نکیسا با فکری که به زهنش رسید لبخند زد و تقه ایی به در زد . آلما متعجب به در نگاه کرد . با دیدن نکیسا اخم هایش را درهم کشید و بلند شد . جلوی در ایستاد و گفت : بله کاری داری ؟ نکیسا خیلی خونسرد گفت : مامان تو حیاطه ، مثل اینکه کارت داره ، گفت بیام صدات کنم .