دانلود رمان در پس یک پایان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: روشنک.آ
تعداد صفحات: 391
خلاصه رمان: دو تا خانواده ی شکست خورده…دو تا خانواده که از هم پاشیده… و حالا دو تا بازمانده موندن… دو نفری که باید به تنهایی از پس مشکل ها بر بیان…تنها یک راه حل باقی مونده…. پایان خوش..
قسمتی از متن رمان در پس یک پایان
دیگه حوصله م داشت سر میرفت. روی مبل سه نفره نشسته بودم.یه سمتم رایان روی مبل دراز کشیده بودو سرش روی پام بود.سمت دیگه م هم آرزو تو دست نشسته بود.موهای هردوشونو نوازش میکردم.حس خیلی خوبی به آدم میده اما بعد از دو ساعت خیلی خسته کننده ست.نمیدونم چرا مهمونای اینا همیشه تاخیر دارن بر عکس آرمان که انقدر آنتایمه.از دیدنش که داره با گوشیش ور میره اعصابم بهم میریزه.انقدر غرق دنیای مجازیشه که خانواده شو نمیبینه.
آریانم که کنار دستش نشسته از خودش کم نمیاره.آرمیتا و مارکو هم که همش دل و قلوه میدن.به نظرم خیلی خوبه با این همه تفاوت فرهنگی انقدر تونستن عاشق هم باشن!مامی و پدرجان هم که زیاد توی جمع نیستن.دیگه واقعا حوصله م داره سر میره… نفس..نفس! هوم؟ چشم مامی بیدار شو دختر مهمونا رسیدن! به زور چشمامو باز کردم.گردنم به خاطر کج گذاشتن سرم روی قسمت چوبی مبل موقع خواب به شدت درد بدو زود باش. میکرد …آی
شروع کردم به ماساژ دادن پشت گردنم با دستم -چیز مهمی نیست.بچه ها چی شده؟ با بدبختی پا شدم. به خاطر وضعیت بدم موقع خواب همه ی بدنم درد میکرد.صدای سلام و احوال پرسیشون در مرسی بیدارشون کردم قبل تو از یادم برد.حالا استرس گرفتم.اصن خوشی به من نیومده.بی حوصله به معرفیاشون گوش میکردم.شش تا پسر عمو و سه تا دختر عمو داشتن که اسماشونو به بدبختی تو حافظه ی بازنشسته م ریختم. بالاخره شامو خوردیم.آخیش خلاص شدم الان میرم میخوابم.کارم که هیچی.