رمان رئیس وسواسی من نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، طنز
نویسنده رمان: فاطمه خادمی
تعداد صفحات: 1370
خلاصه رمان: آرتان پسری که فوبیا به کثیفی داره و رئیس شرکت واردات و صادرات اما با دیدن منشی شلخته و شیطونش قلبش براش میره… روزی که میخواد به بهار پیشنهاد ازدواج حقیقتی رو در مورد گذشته خودش میافته که مجبور میشه با تانیا دختر خالهش ازدواج کنه، اما حالا بعد از چند سال روبه روی بهار قراره و میگیره و مانع ازدواجش میشه، اما….
قسمتی از متن رمان رئیس وسواسی من
سرم رو از پنجره بیرون آوردم قدم اول رو برداشتم که
صداش از پشت اومد. صبر کن ماشینو پارک کنم سرجام خشکم زد آخه دختری خنگ چرا پسر مردم رو دعوت میکنی خونت به مامان چی بگم؟ خیلی خنگی بهار خیلی با صدای قدماش پشت سرم سریع قدم برداشتم سمت خونه در آهنگی آبی رنگ خونمون باز کردم. وارد حیاط کوچیک خونمون شدم. کمی معذب بود. در ورودی رو باز کردم کتونی های
مشکی رنگمو پرت کردم؛ به طرف جلوی در ایستادم و گفتم
بفرمایید؛ کفشاش رو در آورد پیش هم گذاشت وارد خونه شد نگاهی به خونه انداخت روی زمین نشست. چای می خورید؟ اگه هست بله…. الان براتون میذارم وارد آشپزخونه شدم چای داشتم می ذاشتم که صدای درخونه اومد؛ پشت بندش صدای دنیا بلند شد. سلام برخانواده گ…حرف دنیا قطع شد سریع رفتم بیرون که دیدم با دهن کنه. باز داره
آرتان خان رو نگاه می پوفی کشیدم گفتم: دنیا دنیا خواهر زنده ای؟ با شک برگشت سمتم بدون هیچ حرفی با دست آرتان خان رو نشون داد… دنیا رئیسم هست آقای حسینی اینم خواهرم هست دنیا. خوشبختم دنیا با ایما تکون داد سلقمه ای بهش….