دانلود رمان رج به رج عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی، هیجانی، انتقامی
نویسنده رمان: فاطمه جعفری
تعداد صفحات: ۹۶۹
خلاصه رمان: تفکرات پوسیده و جاهلانه عرصه را بر سادنا تنگ میکند. سادنا دختری زخم خورده از احساسی بی فرجام، سختیهای روزگار را تحمل نمیکند و از خانه و خانواده خود میگریزد. جایی دور از خانواده به آرامشی ساختگی پناه میبرد تا از دست گذشتهاش در امان باشد. این میان سادنا با مردی رو به رو میشود که قرار است همچون نامش پناه باشد. تقابل سادنا با مردی که هر کارش قلب رنجیده سادنا را به لرزه در میآورد. احساسی در حال شکل گیری است شبیه به عطر یاس، عجین شده با تعصب و غیرت، احساسی به نام عشق…..
قسمتی از متن رمان رج به رج عشق
عمر ثانیه به ثانیه می گذرد سرعتش چنان زیاد است
که جای هیچ مکثی برایت نمی گذارد مکث که کنی لحظه ها و فرصت هایت را از دست می دهی فکر کن…. چه زیباست لحظه هایی که فارغ از تمام دلتنگی ها و روزمرگی هایت در خیابان های شهر قدم بزنی… از لبخند مردم آرامش بگیری …حس های خوب به قلبت هجوم می آورند…. در این زمان است که خلقت را برای لطف های بی کرانش سپاس می گویی…. اما امان از وقتی که از دست غم هایت به مرز جنون میرسی ، به تمام کائنات پناه می بری شاید بتوانی…
اندکی از سرعت این چرخ گردان زندگی کم کنی ، یا نه اصلا زمان را به عقب برگردانی ، خاطراتت را خوب و بد کنی نمی شود که نمی شود. پس بدان هر چقدر هم که روزگارت سخت بگذرد تو سازنده لحظه های نابت هستی… تو میتوانی سرمای بی دلیل را با گرمای عشقت بدرقه کنی… تو آغازگر آرامش خواهی بود… به گذر عمر فکر نکن…لحظه ها را دریاب و زندگی را به خاطر آنچه دست تو نیست تعطیل نکن…. قدم به قدم حرکت کن در تعقیب ثانیه ها باش تا سرنوشت را آنطور که دوست داری رقم بزنی….
مقابل آیینه بخار گرفته حمام ایستادم دستی به آن کشیدم دو چشم سرخ از اشک همان چیزی بود که
آکثر اوقات درون آیینه به تماشایش می پردازم و در
خاطراتم سفر میکنم. خسته از این همه فکر کردن و اشک بی پایان چشم بستم و دوباره زیر دوش ایستادم تا سریعتر از این شکنجه گاه خلاص شوم.