دانلود رمان روستای پر ماجرا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، کلکلی، هیجانی، رمز آلود
نویسنده رمان: دلسا سعیدی و افسون_74
تعداد صفحات: 307
خلاصه رمان: غزل و یسنا و الهه و یلدا 4 تا دوست صمیمی و پر نشاط، بعد از دادن کنکور تجربی برای رفع خستگی به روستایی میرند که خاله حوا، خاله ی پدر های یسنا و غزل که با هم دختر عمو هستند، اونجا زندگی میکنه و پیشش میمونند و اونجا با یه گروه پسر به اسم راستین و سالار و امیر و دانیال به کل کل و بحت شروع میکنند و داستان های زیادی رو تجربه میکنند و تو اون یه ماه اتفاق هایی بین اونا میفته که …..
قسمتی از متن رمان روستای پر ماجرا
یسنا نکنه قصد داری ما رو به جای روستا بفرستی اون دنیا !!!! یسنا: بد فکری هم نیستا میگن تو بهشت پسر خوشگل پره الهه: خاک تو سرت یسی حوری زیاده نه پسر یسنا: نه بابا پسرم هست میگن اون دنیا اگه ارزو کنی و قیافه یه پسر خوشگل و مامان رو جلو چشمت تصور کنی دو ثانیه ای جلوت ظاهره یلدا: جون من ؟ خوب بذار ردیفشون کنم جاستین، برت پیت، رابرت پدینسون و …. الهه، وای یلدا میخوای اونجا جنگ راه بندازی که دوست دختراشون بریزند سرمون یسنا: نه بابا اونا که دارن اون موقع تو اتیش میسوزند از بس کارای زشت و گناه کردند.
یلدا: حالا تو واسه ما روحانی شدی…دیونه ها یه جوری با اطمینان حرف میزنید که انگار جای ما 7 تا دقیقاوسط بهشته یهو سه تایی زدند زیر خنده الهه گفت: یسنا:ای خواهر تو این بی شوهری شمر هم غنیمته تو روایت خوندم اتقافا خیلی هم خوش قیافه بوده…راست میگه همین تو یسنا با این همه مویی که میریزی بیرون باید خودتو واسه ملاقات با شمر اماده کنی استغفرالله کن دیونه ازاین حرفا نزن الان تصادف کنیم بمیریم !!!یسنا تو نگران نباش با اون شانس خر تو ما سه تا بمیریم تو یه خط هم روت نمیفته!
کی من خوش شانسم ؟؟؟!!!یسنا…په نه په عمم !!!اره خیلی..!! اتفاقا بدشانس ترین ادم زمینم یادت نیست روز جلسه کنکور؟! یلدا زد زیر خنده و گفت: جام باید یهو از دست دختره بطری ابش بیفته و ابه بپاشه روی زمین و من هم دقیقا همون موقع پام رو بذارم رو آب و کوفت …اره در حد تیم ملی جلو یه مشت پسر و دختر ضایع شدم .اخه نگاه کن ، دقیقا وقتی که من اومدم برم سر وای غزل عالی بود اونروز…