دانلود رمان رویای قاصدک نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، هیجانی
نویسنده رمان: شادی موسوی
تعداد صفحات: ۲۳۲۲
خلاصه رمان: عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده !!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای نده!ارسلان پزشک جذاب و موفقی که با دوباره دیدن عشقش به سمتش کشیده میشه و دوست داره تا دوباره اون عشق رو تصاحب کنه.
قسمتی از متن رمان رویای قاصدک
بادی وزید، قطره ای از چشم مهتاب چکید سفری آغاز شد تا دل خاک قاصدکی از دل خاک سر به افلاک کشید.
کودکی بازیگوش او را دید، بی هوا از دل خاک او را چید
رقص کنان به سوی مادرش دوید مادرش گفت: قاصدک خوش خبر است! پدرش گفت: آرزو کن، قاصدک ها می برند آرزوها را تا به خدا کسی دیگر گفت: قاصدک ها به تو امید و رهایی بشارت می دهند کودک اما بی صبر، قاصدک را به هوا برد و دمید… قاصدک از هم گسیخت، درد در جانش تنید، سر به آسمان کشید.
کودک خندان، رقص او را به هوا دید و از شادی پرید قاصدک گفت…. می روم اما بدانید که در دل رویایی داشتم! من سوای هم دیارانم سودای پرواز نداشتم
هوس سیر و سفر نداشتم من ریشه داشتم در دل خاک،
کسی از من نپرسید که تو از کجا آمده ای؟ به کجا خواهی رفت؟ که تو ای زاده ی مهتاب نگاهت به کجاست؟ رویای چه در سر داری؟ من به دنیا نوید رهایی دادم اما…. هیچ کس هیچ ندانست از من کسی هیچ نداشت خبر ی از دل من من به سر روی ای تعلق داشتم !
می روم به امیدی که شاید اینبار که من زاده شدم…
جایی در دل این خاک وسیع خانه کنم… که شاید تن من جای کسی را تنگ نکرد! که شاید هوس بازی هیچ کودکی مرا تبعید نکرد! که شاید هیچ کس به چشم خبر خوش نبی ند من را که شاید این بار…