دانلود رمان زمزمه های مرموز عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: سمیرا 1000
تعداد صفحات: 343
خلاصه رمان: در مورد يه دختر سادهست دختری كه در زندگيش هيچ عشقی رو تجربه نكرده فقط محبت پدر و مادرشو میخواد، ولی دريغ از اين محبت! به هر حال وارد دانشگاه ميشه و با دختری به اسم شيرين آشنا میشه و اين شيرين خانم دختر پرشر و شوريه كه ميخواد هستی رو از لاک خودش در بياره واسه همين اونو به جشن تولدش دعوت ميكنه و هستی هم با هزار ضرب و زور بالاخره به اين جشن ميره ولی اتفاقی ميافته كه مسير زندگی هستي رو كاملا عوض ميكنه و پدر و مادرشو يه جورایی از دست ميده!! ولی تازه واردی وارد زندگيش ميشه كه با قضا و قدر اومده حالا بايد ديد اين اقا شهاب دختر قصهی ما رو تا كجاها میكشونه… (پایان خوش)
قسمتی از متن رمان زمزمه های مرموز عشق
یا اینکه من به نظرم خیلی دیر گذشت تا اینکه بالاخره از اسانسور خارج شدیم و وارد ماشین شدیم در راه هر دو سکوت کرده بودیم و اون که همیشه یه تیکه بار من میکرد ساکت نشسته بود و رانندگی میکرد که بالاخره خودش سکوت رو شکست و گفت : خوشت اومد ؟ البته تو مثل منگل ها فقط داشتی نگام میکردی…
نمیدونم چرا عصبانی شدم و بهش گفتم : فقط خفه شو لطفا اونم حرفی نزد برام عجیب بود که جوابمو نداد ولی هیچی نگفت تا اینکه به به رستوران رسیدیم و هر دو وارد شدیم و پشت می نشستیم که گفت : خب مثل اینکه بهت مزه نداده حالا به چیزی بخور که بهت مزه بده با غیض نگاهش کردم که لبخندی زد و بهم زل زد از نگاهش بدم میومد احساس می کردم گارسون اومد و سفارش غذا داد و اون هم برای هر دومون کوبیده سفارش داد و غذا رو آوردند ولی میلی به غذا نداشتم که گفت…
غذا نمیخوری؟ .. برای لج اونم که شده چند لقمه خوردم تا اینکه بالاخره به خونه رفتیم بعد از برخورد صبح میترسیدم باهاش تنها باشم اون روز هم قرار نبود طاهره و صدیقه بیان که بی حرف به طرف اتاقم رفتم هنوز لباسمو عوض نکرده بودم