دانلود رمان زمین و آسمان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: yasamin51214
تعداد صفحات : 348
خلاصه رمان: مثل خیلی از رمانا داستان دو تا آدم متفاوته اما تفاوتاشون فرق می کنه . دوتا آدم قصه ی من نه فکرشون مثل همه نه ارزشاشون نه اهدافشون و نه … آره آدم فقط یه چیز به ذهنش میاد زمین و آسمون …
قسمتی از متن رمان زمین و آسمان
بس که گریه گرده بودم زیر چشمام پف کرده بود …. کسی منو اینطوری میدید حتما خوف می کرد ..ولی مگه الان مهم بود که حال من چطوریه الان فقط چیزی دیگه مهم بود … فکر رفتن به اون خونه حالمو بدتر کرد . از اون خونه عجب متنفرم هیچ وقت نمیتونم اون خونه به عنوان خونه ام قبول کنم .. ولی اونجا تنها جای بود که میتوستیم راحت با اون حرفت بزنم …. لباسمو عوض کردم برگه جواب آزمایشو که دوباره نگاه کرده بودم
از روی تختم چنگ زدم انداختمش توی کیفم این برگه یعنی شروع یه زندگی دیگه. آروم از خونه اومدم بیرون… تا کسی متوجه این حال زارم نشه سوار ماشینم شدم دستمام میلرزید حتی نمیتونستم درست رانندگی کنم دوباره استرس اومد سراغم فکر دیدنش اونم بعد از یک ماه … حالت تهوع اومده بود سراغم … نمیدونم چون شاید ازش میترسیدم وباعث میشود اعصابمو بهم بریزه
مون که دیروز ارائه دادین دیگه .یهو دوزاریم افتاد کارنمیکنن؟یعنی چی؟مگه دست خودشونه؟ همون جور با عصبانیت بلند شدم رفتم درو باز کردم -برا چی؟کی خط تولیدو عوض کرده؟ با اجازه کی؟بیچاره از ضرب باز شدن یهویی در یه قدم رفت عقب و گفت:می گن یه بازرس ازطرف هیئت مدیره اومده داره همه بخشارو بررسی می کنه دماغشو تو کفش خیلیا کرده همین دیروز اسماعیلی زنگ زده… ای بابا دوباره این بی بی سی