دانلود رمان زنانه یا مادرانه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: منا معیری
تعداد صفحات: 189
خلاصه رمان: برای مادر بودن لازمه که زن بود.حسش کرد.داستان ما سرنوشت یه زنه.یه زن سی ساله که زن بودنو نمیشناسه
قسمتی از متن رمان زنانه یا مادرانه
این انگشت لعنتی خوب لمس میکرد. چشمانش برق داشت مثل اینکه خیسی لبهایش مسری بود.ستاره آینه تکه تکه شده، طرح ده ها بوسه انگشت ولب بود.. آرام چانه گرد ونرمش را لمس کرد…با پشت انگشت آرام را شروع کرده بود. روی کشیدگی گردن. روی گودی ،همانجا که کمی فرورفتگی داشت..بین دو استخوان باریک ترقوه…گردشی رندانه
……گلویش هم مثل صحرای بی آب ترک خرده بود…اما چشم ها…..خیس بود ..داغ بود..انگشت لعنتی لمس کردن را بلد بود….ستاره اما این را دوست نداشت……دوست نداشت نگاه دوباره ای به دفتر یادداشت کوچکش انداخت..اسمش را گذاشته بود روزانه…دستی به جلد بنفش و سبزش کشید …حاال یک کشو از کمد اتاقش پر از روزانه ها بود…هر کار و برنامه ای که داشت را یادداشت میکرد.. با اینکار چیزی فراموشش نمی شد.
ساعت 5 نوبت دندان پزشکی هومن بود..براکتهای دندانش شل شده بود..از دیروز که خواسته بود با سر جلوی توپ را بگیرد..یاد دهان پرخون پسر کوچولویش که می افتاد دلش آشوب میشد. علیرضا سرما خرده بود،سوپ تازه ای بدون مواد فریزری بار گذاشته بود.. والبته یک پارچ بزرگ هم آب پرتغال وکیوی آماده کرده بود… روزی چند وعده هم چای کم رنگ و شیرعسل پای تختش میبرد..آخرین چیزی که می خواست بیماری بچه ها قبل از