دانلود رمان زندگی سیگاری نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مرجان فریدی
تعداد صفحات: ۴۳۸
خلاصه رمان: دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا هم ازش نا امید شده
قسمتی از متن رمان زندگی سیگاری
سازمانی…سیاه و دود گرفته.. دختری که به خاطر دانسته های اشتباهش به تله ای مرگ اسا میافته..
دختری از جنس روشنایی.. و پسری از سازمان..از جنس تاریکی.. اخر جدال این سیاهی و سفیدی چه میشود؟ شعله ی انتقام که روشن میشود.. چه چیزی باقی میماند..؟ از این زندگی سیگاری…عشق…
یوسف با این که چندان مطمئن نبود اما باز هم در حالی که سر مریال را نگاه می کرد و به بازی اروان با بادکنک ها خیره بود گفت: ما تا ابد باهم هستیم،خانومم! بعد از خوردن کیک و باز کردن کادو ها برق هارا برای خواب خاموش کردند و هرسه به خواب رفتند. با صدایی مریال از خواب بیدارشد به تخت خیره شد خبری از یوسف نبود مریال با نگرانی به حیاط دوید و با دیدن سیاه پوشانی که خوب
آنها را میشناخت،پاهایش بی حس شد و بر زمین افتاد . طولی نکشید که افراد سازمان اورا نیز مانند یوسف گرفتند و با شوکر آنهارا ضعیف کردند .یوسف با صورتی زخمی و خونی به آروان و مریال که در دستان آن حیوان ها اسیر بودنند مینگرست و تقال می کرد تا آزاد شود. آن لحظه یوسف دلش می خواست یوسف سال ها پیش می بود . همان یوسف درنده در سازمان ! تا با حرکتی همه ی آن شغال هارا تکه تکه کند، اما… امان از بدن زخمی و دست و پای بسته اش.