دانلود رمان سایه های مست نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی
نویسنده رمان: فاطمه اصغری
تعداد صفحات: 991
خلاصه رمان: سایه، به صورت اتفاقی شاهد قتل یک دختر جوون میشه. میخواد خودش رو بیتفاوت نشون بده و از خطر دور بمونه اما طاقت نمیاره و به ادارهی پلیس میره تا دیدههاشو گزارش بده. غافل از اینکه چیز مهمی رو پیش قاتل جا گذاشته؛ نشونهای که مثل یه آدرس دقیق، قاتل رو بهش میرسونه…
قسمتی از متن رمان سایه های مست
تاییدش خواهد کرد درد دوباره در سرم میپیچد. از جا بلند میشوم تا دوباره از دمنوشی که مامان آماده کرده بود برای خودم بریزم تنها حسن این خانه این بود که اتفاقاتش حمید رضا و دانشگاه و هر آنچه به آنها مربوط میشود را خیلی راحت از یادم میبرد. به پایان پاییز نزدیک میشدیم این روزها سبک تر بودم در ذهنم روی نام حمیدرضا خط قرمز پررنگی کشیده بودم و دیگر حتی حق خیالبافی را هم به خودم نمیدادم تا ذهن و روحم زودتر از این علاقه یک طرفه پاکسازی شود.
احمق نبودم که عمرم را به رویا پردازی برای مردی بگذرانم که هیچ تعلق خاطری به من نداشت. وقتی که شاهد مکالمه ی او با دختر مانیا نام شدم مثل آوار فروریختم و در خود ، شکستم اما خیلی سریع توانستم از زیر این آوار بیرون بیایم و آن را سدی برای مسیر اشتباهم در نظر بگیرم. از خواب خرگوشی ام بیدار شده بودم. فقط چند روز زمان لازم داشتم تا این موضوع را هضم کنم و با آن کنار بیایم به خودم قبولانده بودم که احساسم به حمیدرضا عبارت از یک تلقین دخترانه بوده.
وگرنه احساسات عمیق و ریشه دار به این راحتی دور ریخته نمیشوند. حالا دیگر در مواجهه با او دست و پایم را گم نمی کردم. وقتش بود بیشتر قدر خودم را بدانم. شاید موهایم نارنجی بود و عسلی چشمانم به رنگ پریدگی صورت سفیدم دامن میزد اما من خودم را بیش از هر کس دیگری در این دنیا دوست داشتم من کسی را پادشاه رویاهایم به حساب نمی آوردم که عادی ترین حالتم را دیده و من را به حساب نیاورده است. این بار با اعتماد به نفس بیشتر و جملات محکم تری می توانستم حرف های ساجده را نفی کنم.