دانلود رمان سبکباران ساحل ها نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه_اجتماعی
نویسنده رمان: شهره وکیلی
تعداد صفحات: 169
خلاصه رمان: داستان درباره ی دختر دانشجوئی به اسم لیلی هستش که به استادش دکتر هرمز دل میبنده از طرفی استاد که قبلا با زنی فرانسوی ازدواج کرده دختری سیزده ساله به اسم نوشین داره و به رغم ۲۰ سال اختلاف سنی قصد داره که با لیلی ازدواج کنه .نوشین هم منتظره تا هرچه زودتر این ازدواج سر بگیره اما ناگهان…
قسمتی از متن رمان سبکباران ساحل ها
عاقد گوشی را گرفت صدای شاهرخ را شنید از او پرسید آیا به پدرش وکالت میدهد که لیلی را برای او عقد کند ؟ جواب مثبت شاهرخ را شنید ، لحظاتی بعد خطبه عقد را با طمانینه خواند : ” دوشیزه لیلی آیا بنده وکیلم ؟ … ” ” بله ” صدای هلهله و کف زدن برخاست.لیلی بی صدا اشک می ریخت . آرایش صورتش به هم خورده بود . با دستی مردد دفتر را امضا کرد . بعد : رفت.مجد اولین کسی بود که به عروس رونما داد و گردنبند نفیسی مزین به برلیان را به گردنش آویخت و صمیمانه بوسیدش.مهری انگشتر گرانبهایی به انگشتش کرد و سوگل دستبند دی قیمتی به دستش بست .
پس از آن رعنا و محمود هدایایشان را دادند.رعنا پلاکی سنگین که اسم ” شاهرخ لیلی ” رویش حک شده و با برلیان تزئین یافته بود به دستش بست و محمود سنجاق سینه اعلام مزمرد با تزئین مروارید به سینه اش زد ، بعد قوم و خویش ها هدایایشان را دادند . یکی از پسر عموها در کنار عروس ایستاده بود و با صدای بلند نام هدیه دهنده را اعلام میکرد و بعد هدیه را از جمع بیرون می آورد و به همه نشان می داد.سپس عده ای دم می گرفتند ؛ ” این چی چی بود آوردی گندشو در آوردی ! ” آن وقت صدای قهقه هبر می خواست .
نسرین با کیف بزرگی که به همراه داشت مسئول نگهداری هدایا شده بود.ده ها سکه و انگشتر و گردنبند و دستبند در آن قرار داشت . شیدا آخرین نفری بود که هدیه اش را داد . ر عکس ساعاتی قبل چهره ای خندان داشت.دیگر اطمینان یافته بود که خواهرش از آن مرد دیگری شده است.لیلی را با اشتیاق بوسید . از میان یک جعبه مخملی یک رشته مروارید بیرون آورد تا به گردن او پیاویزد . اما لیلی با دیدن گردنبند ابرو در هم کشید…