دانلود ستیز عشق و تمنا نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، کلکلی، طنز، همخونه ای
نویسنده رمان: صبا حسینی
تعداد صفحات: ۲۲۰
خلاصه رمان: یه دخی دیوونه به اسم تمنا که دانشجوی پزشکیه… یه پسر غد و مغرور به اسم آرتان که اونم دکیه! ینی دکتره تمنای قصه ما واسه یه پروژه پزشکی با دوستش و همکاراش میره شمال که از قضا پسرقصه هم اونجاس یه سری اتفاقاتی توی شمال رخ میده که تمنا زندگیش عوض میشه…! اتفاقاتی که فکرشم نمیتونید بکنین…
قسمتی از متن رمان ستیز و عشق تمنا
خلاصه بدوبدو پاشدم تا بریم بیمارستان بدبختی یکی دوتا نیس کھ از اونور بھ دانشگاه برسیم از اینور بھ بیمارستان!پووووففف… رسیدیم بھ در بیمارستان دویست و شیش خوشگلمو پارک کردم. مھتابم سریع رفت تا پروژه اون بیمارو بده بھ دکتر حشمتی منم سریییع اومدم تو اتاق پرسنل لباسامو عوض کردم و رفتم بھ بیمارایی کھ دکتر حشمتی(استاد دانشگاه
ومتخصص زنان و زایمان)گفتھ بود برسم.
اوخییییی! چھ نی نی ھای نانازی آوردن آخ کی میشھ خودمم یھ نی نی مث اینا بیارم خدااااوھو چھ غلط کاری ھنوز شوھر نکرده دلم چھ چیزا میخواد دکتر حشمتی:خانوم تھرانی…تمنا جان… بلھ بلھ جانم خانوم دکتر؟ دکترحشمتی:گلم پروژه آی تی آی آخر ھفتھ (شمال)رو کھ در جریان ھستی؟ بلھ خانوم دکتر پنجشنبست دیگھ؟دکترحشمتی:آره گلم فقط فردا رو وقت دارین واسھ ساک و چمدون بستن.
خخخخ من کھ کاری نمیکنم مھتاب میبنده دیگھ!!
دکترحشمتی:ای از دست تو تمنا کم شیطونی کن دختر!
چشممممم!حالا خانوم دکتر چندوقت قراره بمونیم؟
خانوم دکتر:حدودا ٢ھفتھ شایدم بیشتر طول بکشھ …نگران مکان ھم نباش میریم ویلادکتر رضایی. آھان باشھ. دکترحشمتی:تمناجان دیگھ میتونی بھ بیمارات برسی گلم.وقتتو گرفتم. این حرفا چیھ خانوم دکتر شما بزرگتر مایی.چشم من رفتم بااجازه. دکترحشمتی:موفق باشی…