دانلود رمان سرمین نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: ف_د
تعداد صفحات: 624
خلاصه رمان: داستان بازگوی دختریست… دختری عاشق… عاشق پسری نامدار….بازگویی عشق بی حد و نثار پسرک….. دختری که پس از سال ها به پیش پدر مادر خود باز می گردد.به پیش پدر و مادر که تنها اسمش را برای او تداعی می کنند.پدر مادری که برای بوی از هیچ چیز نبرده اند. پدر و مادری که آغاز اتفاقی اند برای او… بازگشتی که برای دختر پر است از اتفاق های ناگوار و بد. پر از اتفاق های ناخواسته و ندانسته…….
قسمتی از متن رمان سرمین
چمدانم را از دستم گرفت و به کمک راننده داد تا آن را جا دهد. با چشمان اشکی به او نگاه کردم اشکین.
غمگین نگاهم کرد. عزیزم ما کلی حرف زدیم قرار شد دیگ اینطور نکنی. مگه قرار تا ابد از هم جدا بشیم؟ فوق فوقش یک ماه منم زودی میام. خوب پس بزار باهم میریم دیگه. نچ تو انگار حرف حالیت نمیشه. با تو با پدر و مادرت تماس گرفتی الان اونا منتظرتند، تازه گوشی هست باهم در ارتباطیم.
بغضم با صدا شکست ،و خودم را در آغوشش انداختم.
اشکیین. اشکین سرم را بوسید.عزیزم ،برو دیگ الام اتوبوس حرکت میکنه دیگه بروآفرین دختر خوب.
به سختی از او جدا شدم و خداحافظی کردم. سوار اتوبوس شدم و کنار پنجره نشستم. اتوبوس حرکت کرد و من چشم های اشکی ام برای اشکین دست تکان دادم.
داستان بازگوی دختریست... دختری عاشق... عاشق پسری نامدار....بازگویی عشق بی حد و نثار پسرک..... دختری که پس از سال ها به پیش پدر مادر خود باز می گردد.به پیش پدر و مادر که تنها اسمش را برای او تداعی می کنند.پدر مادری که برای بوی از هیچ چیز نبرده اند. پدر و مادری که آغاز اتفاقی اند برای او... بازگشتی که برای دختر پر است از اتفاق های ناگوار و بد. پر از اتفاق های ناخواسته و ندانسته.......