دانلود رمان سودا زده نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: اجتماعی-عاشقانه
نویسنده رمان: فرناز رمضان نیا
تعداد صفحات: 613
خلاصه رمان: قصه، قصه ی آدم هایی معمولی مثل خودمان است. بدون اغراق و بزرگ نمایی. دقیقا همان چیزی که در زندگی واقعی جریان دارد. قصه ی عشقیست که در دلِ اجبار جوانه می زند. قصه ی تاوان است، قصه ی بزرگ شدن… قصه ی تغییر. میعاد و وفا به اجبار با هم ازدواج می کنند، میعاد کینه ی وفا را به دل می گیرد و برای آزار دادن او از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کند، وفا اما روشش فرق دارد. آدم منطق است. سعی می کند با درایت همه چیز را پیش ببرد اما…
قسمتی از متن رمان سودا زده
بدهد ، نه و این ضل گرما بیرون موندین گرما زده می شین اشرف خانم ! یالا بالا بلند دخترا ، بیاید بریم داخل . پنج نفری پشت روی شانه هایش . داخل خانه رفتند . اشرف همانطور که چادر را از خانه را هم نگاه می کرد . خانه قدیمی بود سلیقه و مرتبی بود و از همه چیز به اما بزرگ و ترتمیز ! مادر خوبی مراقبت کرده بود . بعد از مسئولیتش را به خوبی انجام داده بود .
وفا فورا به آشپزخانه رفت تا آب مهیا کند . همه چیز آماده بود فقط مانده بود سالاد شیرازی ! وفا عاشقش و اگر هرروز با غذایش خاطر همین هم سالاد شیرازی نمی خورد ، آن غذا به او نمی همیشه پدرش به او می گفت : خوبه تو شیرازی نشدی ب وسایل سالاد را در آورد و مشغول پوست گرفتن خیارها شد که آشپزخانه به صدا در آمد و کسی وارد شد . عاطفه را دید : بذار کمکت کنم . نمی خواد خسته ای ، خودم انجامش می دم .
عاطفه چاقویی برداشت و کنارش روی زمین نشست : – شاید دلم بخواد پیش خواهر جدیدم باشم و باهاش حرف بزنم ، هوم ؟ وفا در صورتش خیره شد ، بین دخترها فقط او به اشرف شباهت داشت و الحق که خوشگل بود ! دو دختر مشغول شده بودند . عاطفه دلش می خواست از او بداند و بیشتر با او گرم بگیرد اما وفا مثل همیشه شروع کننده نبود . همینطور که خیارها را خرد می کرد ، پرسید …