دانلود رمان سیگار سناتور نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: بهار سلطانی
تعداد صفحات:
خلاصه رمان: من فرهاد صوفی بعداز دوسال و بردن بزرگترین مسابقه رالی ترکیه، به خونه برگشتم. هنوز لباسهای مسابقمو درنیاورده بودم که گفتن باید رخت دامادی به تن کنی!! تا از بی آبرو شدن عروسی که قرار بود عروس برادرش بشه جلوگیری کنم!! چون فرزین درست قبل از خواندن خطبه بطرز مشکوکی ناپدید میشه و دختر حاج فتاح رو سرسفره بی داماد میگذاره و اگر حاج فتاحی که یک روستا به سرش قسم میخورند بفهمد حمام خون راه می افته!!
قسمتی از متن رمان سیگار سناتور
اما حالا چی؟ چرا باید نگران بفرین باشم! چرا بایدبترسم کسی روش نظر داشته باشه…اون پسره ژیار! چرا همش فک می کنم این یه هفته رو که اونجاس بیاد سراغش! کاش لااقل یه تذکری بهش می دادم…کاش منم مث خودش، می گفتم حق نداره سر بلند کنه و دور و برشو ببینه!..” از اینکه با صدای بلند حرفی نزدم، آنا بازهم به حرف آمد.
فرهاد چرا به خودت نمیای؟ چرا الان که قسمتت بفرین شده، یه سروگوشی به زندگی ات نمی دی؟ به سمتش برگشتم. لبم را کج کردم. مثلن چیکارش کنم؟ زندگی از این بهتر مگه میشه؟ طعنه ام را درک کرد. گردنش را به سمت پنجره کنارش چرخاند و کلافه وار سری تکان داد. تو نمی خوای واسه یه بارم که شده جدی باشی ..