دانلود رمان شایان نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، بزرگسال
نویسنده رمان: فاطمه صالحی
تعداد صفحات: ۱۰۰۸
خلاصه رمان: شایان خلافکار مغرورمون دیوانه وار عاشق خدمتکار شخصیش میشه.. تو یه شب از عصبانیت میشه و باعث میشه به ساحل دست درازی کنه… پای کارش وایمسیته و هرجور شده ساحل رو به عقد خودش درمیاره همون موقعس که میفهمه…
قسمتی از متن رمان شایان
بازم یه روز نکبت بار دیگه نمیدونم این بدبختی کی تموم میشه نه پدر و مادری و نه فامیلیی شکی هیشکی تنهای تنها نه کار وباری هیچی امروز هم مثل روزای دیگه دنبال کار بودم ولی کی به یه دختر ۱۸ ساله که دیپلمه کار میده؟! فقط اونایی که دنبال هوسن ومنتظرن که یه دختر تنها و بی کس وکار گیر بیارن وباهاش کثافت کاری انجام بدن که من بمیرم هم از اون کارا نمیکنم از تموم دنیا فقط یدونه دخترونگیم مونده که فدای هیچی نمیکنم !
فقط یه حموم حسابی حالمو جا میاورد به سمت حموم کوچیک خونه رفتم وبعد از حمومی حسابی بیرون اومدم و بدون اینکه شام بخورم جامو پهن کردم که بخوابم باید فردا هم به یه شرکت میرفتم امیدوارم ایندفعه یه کاری برام جور بشه. مقابل شرکت وایستادم یه شرکت خیلی بزرگ۴طبقه که مربوط به پوشاک بود.
وارد شرکت شدم وبه سمت آسانسور رفتم از اونجایی که قبلا پرسیده بودم و خبر داشتم دکمه طبقه۴روزدم به سمت میز منشی رفتم من:سلام خانوم منشی که یه خانوم خیلی متشخصی بود گفت: سلام عزیزم کاری از دستم بر میاد که انجام بدم؟؟ من:من توی روزنامه خونده بودم اینجا به یه منشی نیاز داره برای همون اومدم منشی:عزیزم وقتش،خیلی وقته تموم شده و منشی انتخاب شده من هستم واقعا متاسفم….