دانلود رمان شرکت عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه اجتماعی
نویسنده رمان: بیتا منصوری
تعداد صفحات: 201
خلاصه رمان: قسم به نام تو یادت نشد جدا از من گرفت دست تورا پس چرا خدا از من؟ چنان بسوی تو با سردویدماز سرشوق که روی برف نماندست ردپا از من
قسمتی از متن رمان شرکت عشق
مقدمه….منم ان دختر از دیار غم منم ان کس که غم خورد وغم خوار بودمنم ،منم،منم ،تنها منم تنها یاری رسان خود، منمخدایا دوستش داشتم چرا گرفتی دستش را از دست من؟ خدایا من هنوز دوستش دارم برگردانش… از خواب بیدار شدم طبق معمول همیشه شرکت بعدشم خونه دو روز در هفته هم که دانشگاه هستم. اوف خسته شدم ولی کم نمیارم من باید ثابت کنم که اداره ی سه تا شرکت برای من هیچ سدی تو موفقیتام نیست. حاضر شدم تیپی رسمی زدم خب دارم میرم شرکت نمیشه که با تیپ اسپرت برم بالخره رئیس شرکتم.
بدون خوردن صبحونه از عمارت خارج شدم سوار بنز قرمزم شدم و به سمت شرکت حرکت کردم . بعد نیم ساعت به شرکت رسیدم با همون جذبه ی همیشگی وارد شدم .با واردشدن من همه بلند شدن و جلوم خمو راست شدن و سلام کردن و من به تکون دادن سرم اکتفا کردم. جلوی در اتاقم رسیدم که پرستو (منشیم) با چاپلوسی گفت:سلام خانوم با قدماتون شرکتو نورانی کردین خیلی خیلی خ…حرفشو قطع کردمو گفتم: پرستو حرفو کشش نده برو سر اصل مطلب ، سری تکان داد و گفت:
خانوم پرونده های شرکت هایی که پیشنهاد کار بهتون دادن رو نگاه کردم و بهتریناشو جدا کردم گزاشتم رو میزتون شما یکی رو انتخاب کنید و…