دانلود رمان شهر گناه نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: ستاره شجاعی مهر
تعداد صفحات: 872
خلاصه رمان: بوی خون میومد. نگاه ترسیدم رو چرخوندم به دور و برم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمک های سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود اشکش رو می دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد… نفسش بالا نمیومد. تو شوک وحشتناکی دست و پا می زدم. زیر گلوم می سوخت.
قسمتی از متن رمان شهر گناه
دندان روی هم سایید و رو به کیا با چهره ای درهم گفت کم زر بزن میخوای مادرتم سکته بدی خیال خودتو راحت کنی؟ تا خواست دهان باز کند نرگس با شتاب سمتش رفت و انگشت جلوی چشمانش تاب داد. به روح بابات قسم کیا… به روح بابات قسم خوردم دست از با خطا کنی چشم هیزی کنی تو خونه ی خودت هم تو رو می کشم هم خودم رو اتیش می زنم فهمیدی یا نه کیا در برابر رفتار تند مادرش و شدت عصبانیت او جا خورده بود.
با این حال همیشه حس میکرد رونا برای او و پدرش ارزش
بیشتری دارد. در عالم بچگی بارها به رونا حسادت کرده بود. آخرین بار هم وقتی بود که با خودکار چند صفحه از برگ های کتاب ریاضی اش را خط خطی کرد آن هم فقط برای اینکه پدرش برای رونا یک جفت کتانی تازه خریده بود. گوشه ی لبش بالا رفت و کنایه زد: اره خب دخترتون نقل و نباته حيفشه زن منه عوضی گوشت تلخ بشه…
واسش فقط باید شازده ها صف بکشن. کیا کدوم خريه. شنیدن حرف های کیا برای رونا سخت بود. همیشه او را مثل برادرش دوست داشت اگر احساساتش داشتند خطا می رفتند، باز هم دلش نمی خواست غرورش جریحه دار شود. از در خانه که بیرون زد تن نرگس هنوز می لرزید. پسره ی خیر سر رونا بازوهای نرگس را گرفت و کمک کرد گوشه ای بنشیند. نباید باهاش تندی می کردی…