دانلود رمان شوکا عروس جنگل نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده رمان: مهدیه
تعداد صفحات: 14
خلاصه رمان: رمان در مورد یه دختره ، یه دختر به نام شوکا … شوکا تو روستا زندگی میکنه ، روستای قصه ما ارباب جوانی داره که زن داره اونم نه یکی بلکه دو تا . اما به خاطر یه اتفاق زندگی شوکا با این ارباب گره میخوره…
قسمتی از متن رمان شوکا عروس جنگل
جنگـل رو خیلـی دوسـت داشـتم ..صـداي پرنـده هـا و خـش خـش درختـاش بـه ادم روح میداد.. بوي گیاهاش هوش از سر ادم میبرد و عظمتش ادم رو شگفت زده میکرد پایین درختاي کاج دنبـال کـاج هـا ي کوچیـ ک میگشـتم و اونـا رو تـو کیسـه کـوچ یکم میریختم تمام حواسم رو جمع میکردم که لباسم گلی نشه.. در همــین حــین بــا صــداي شــلیک گلولــه بــه تــرس دســتم رو روي قلــبم گذاشــتم و هینی گفتم…. با ترس سرم رو بالا اوردم …مطمئن بودم صداي تیر بود…
نمی دونستم چیکار کنم اما یک هو تصمیم گرفتم به سمت صدا برم… همراه تندر به سمت جهتی کـه صـدا اومـد حرکـت کـرد یم …کـه بـا دیـ دن صـحنه رو
به روم ماتم برد… خداي من یه گرگ بـود یـه گـرگ کـه دور جسـد یـه ادم کـه روي زمـین افتـاده بـود میگشت…
واقعا ترسیده بودم قلبم با شدت میکوبید… اما باید یه کاري می کردم شاید اون ادم زنده باشه وگرگ بهش صدمه بزنه… از تو کیسه دستم کاج ها رو در اوردم و طرف گرگ پرت کردم …و داد زدم با این کارم متوجه من شد…
یاد حرف زانیار افتـادم کـه اگـه یـک وقـت گرگـی دیـدي فـرار نکـن و سـع ی کـن از خودت ضعف نشون ندي….تو چشماي گرگ خیره شدم که به سمتم حمله کرد…تندر با این حرکت گـرگ از خـودش واکـنش نشـون داد و بـرا ي دفـاع از مـن باهـاش درگیر شد تندر یه سگ دست اموز با جثه بزرگ بود..