دانلود رمان شیطان عاشق می شود نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، خشن، بزرگسال
نویسنده رمان: طناز رادمنش
تعداد صفحات: ۱۴۲۶
خلاصه رمان: پسری به اسم داروین؛ پسر داستانمون
بدون خانوادست است وخانوادش اصلا قبولش ندارن… در یک شب سرنوشتش عوض مشه…. تو عمارت مهمونی بزرگ برگزار می شه داروین که 15سالش بوده یه لیوان آب میخوره… صبح که پا میشه میبینه… پسر قصمون رو از خونه می ندازن بیرون اما…داروین با تمام این سختی ها و رنج ها بزرگ می شه،میشه بزرگترین تاجر ایران داروین ما میشه… شیطان،شیطانی که عاشق میشه،عاشق دختری که داره به زور باباش با پسر عموش ازدواج می کنه،داروین ما بی کار نمی مونه از جلوی آرایشگاه دختر داستان می دزده،حالاباید شیطان میتونه قلب شیطون ترین دختر دنیارو به دست بیاره…
قسمتی از متن رمان شیطان عاشق می شود
سیاهی اطرافم رو گرفته بود…هنوز هم نمی تونستم باور کنم که خانوادم منو فروختن اون به پسر عموم شایان… به کسی بی نهایت ازش متنفرم هم چیز خیلی سریع اتفاق افتاد عمو و بابا تمام قول و قرار هاشون رو گذاشتن…حتی هیچ کس به خودش زحمت نداد نظر منو بپورسه…. هه …خنده داره اما اونا به جای نظر خواستن از من فقط بهم اطلاع دادن که اماده شم برای عروسی….
حس می کردم دارن خفه می شم چیزی راه نفس رو بسته دستی به گلوم کشیدم… مامان با صدای ذوق زده ای گفت: _وای مادر طناز چه زیبا شدی فکر کنم شایان با دیدنت پس بیفته…. رو پاشنه ی کفشم چرخیدم سمت مامان با لبخند داشت نگاهم می کرد… ههه انگار من برای کسی ارزشی ندارم حتی مامان هم خوش حاله که داره از شرم خالص میشه …. یعنی من این قدر زیادی بودم و خودم خبر نداشتم اما اخه چرا؟
مگه من چی کارشون کرده بودم؟ خدا جرا من این قدر تنها و بی کسم؟ چرا؟مادر با خوش حالی دستم رو تو دستاش گرفت گفت: باورم نمی شه دارم دخترم رو تو لباس عروسی می بینم …. الهی خوش بخت بشی عزیز مادر نم اشکی نشست تو چشمام…. خوش بختی…. خوشبخت شدن… اخ که چه واژه غریبی بود برا من