دانلود رمان صاعقه در باروت عشق نسخه کامل پی دی اف، اندروید، آیفون، جاوا
موضوع رمان: عاشقانه، طنز، کلکلی
نویسنده رمان: عاطفه مرادی
تعداد صفحات: 2280
خلاصه رمان: بهادر پسری زخم خورده و پولدار که بخاطر خیانت پدرش به مادرش از عشق و دخترا متنفره تا یه روز یه دختر زبون دراز و نیم وجبی سر از زندگیش در میاره که با خرابکاریا و سرتقیاش بهادر و عاصی میکنه اما خب بهادر یه روز به خودش میاد و میبینه که…
قسمتی از متن رمان صاعقه در باروت عشق
درس و مشق نمی ذاشت به چیز دیگه فکر کنم چند وقت پیش اومدم بهشون سر زدم دیدم پدر و مادرم دارن از بین میرن و من خودم و از دیدنشون محروم کردم، اصلاق بالاترین دلیلی که باعث شد من برگردم همین بود دیگه فک نکنم برگردم، درس و مشق و هنوز دوس دارم دانشگاهم همینطور ولی نه بیشتر از پدر و مادرم، دیگه پیششون می مونم قصد برگشت هم ندارم.
آن موقع اولین باری بود که درکش کردم و دلم را ناخواسته سوزاند. پدر و مادری نداشتم که دلم برایشان تنگ شود اما باز هم ناشکری نکردم، یک دایی داشتم جای تمام نداشته هایم را پر می کرد البته باز هم جای پدر و مادر خالی می ماند… خیلی ناراحت شدم برات، ولی میگم این مدتی که اینجا نبودی کی کمک حالشون بوده؟ سرش را بالا گرفت و لبخندی زد، کمی آن ور تر را با چشمانش نشانه گرفت.
خونواده آقا مجتبی، خدا ازش راضی باشه مادرم میگفتش خیلی میومدن پیشمون، می گفت بیشتر هم دخترخانمش میومده و برامون غذا میاورده میگفته شما نمی تونین. آن لحظه ترسیدم، از حرف هایش نه! از لبخندش هم نه! از آن چشمانی که به نقطه ای کور زل زده بود و زمزمه وار از مهمان قلب این روزهایم حرف می زد… اما هیچ نگاه خاصی